دل در گرو او داد اما گذاشت و رفت
18 اردیبهشت ۹۷ ساعت۱۰ :۹شب
با خودت می گویی دل در گرو او داد. اما گذاشت و رفت. بی آن که به عواقبش فکر کند. به ذهنم می آید یک دفعه و ناگهانی. قلبم از یاد آوریش درد می گیرد و امروز هم مثل خیلی از روزها به سرنوشت او اندیشیدم که چگونه او را گذاشت و رفت. و به تعجب ذهنی ام این گونه جواب دادم : دوست داشتن را بلد نبود وگرنه اینقدر راحت نمی گذشت از یک دل عاشق. چقدر برای او که می داند و حس می کند که گذاشتن و رفتن کار راحتی نیست سخت است فهمش. دوست دارم ذهنش را ویرایش کند و پاک کند از سختی ها ، چه از قبلش و چه از بعدش، تا شاید قرار بگیرید این دل شوره زده از غم ها. لب به سخن گشودن و سخن گفتن در موردش رو دوست ندارد ولی نمی دانم چگونه در این زمان مرا به گوش می گیرد و از دل می گوید شاید بنش در حال بروز است و جرات و جسارت رو در رو شدن با آن را یافته است نمی دانم شاید گاهی باید مرزها را شکست و نگفت ها را نوشت یا گفت تا از زیر باری که همچون کوه سنگینی می کند بر دوش رها شد و نفسی چاق کرد و دست به دعا برداشت و رخ غم از چهره زدود. نمی دانم همه از جمله استاد از من ایراد می گیرند که چرا اینقدر ادبی می نویسم باید راحتتر باشم و قلم را از قید و بند ادبی نویسی رها کنم و نجات بدهم ولی نمی دانم چرا دست از سرم برنمی دارد. مادرم صدایم می کند. دخترم بلند شو، بلند شو سالاد درست کن و من سری به نشانه تائید تکان می دهم و او نیز که می داند زود بلند خواهم شد و سالادی زیبا درست خواهم کرد مرا تنها می گذارد تا ادامه دهم به نوشتن و به این که چگونه همچون همیشه با وقت کم در کوتاترین زمان کاری که به من واگذار شده را انجام دهم. اصلا کاری هست که به من سپرده نشود. نمی دانم شاید به قول استادی که امروز به عنوان سخنران نشستمان بود شاید خودم باعث این همه مسوولیت هستم. استاد می گفت: یکی از عوامل تحکیم خانواده توجه به تفاوت هاست در زن و مرد و مردها از زنانی که یک پا مردن برای خودشون زیاد خوششون نمی یاد. چون احساس می کنند او که تمام مسوولیت های مردانه را به عهده گرفته، دیگر نیازی به جنسی همچون مرد ندارد و گرایش به خانواده و زنش این گونه کم می شود. مردان افرادی دیداری هستند و با دیدن تحریک می شوند. با دیدن زنانی در کوچه و خیابان که سراسر ناز و نیاز هستند، به سوی آنان گرایش پیدا می کنند و گاهی در این خیابان ها زنانی نیز هستند که با علم کامل به این نیاز مرد یعنی به شکوه رساندن او، در اظهار نیاز به او از همسرش پیشی گرفته و جایی در قلب مرد برای خود دست و پا می کنند که زنش با چندین سال زندگی کردن در کنارش نتوانسته برای خود جور کند. پس باید آموخت و شناخت و به کار برد، تمام علمی که از یک مرد نیاز دارد یک زن.