کسی در من مویه می کند
19 تیر 1397
کسی در من مویه می کند، ضجه می زند، درد می کشد، کسی در من مویه می کند، صدایش از ته چاهی بی انتها بیرون می خزد، و در اعماق جانم می پیچد و در امواج قیرگون آب ته چاه تنیده می شود، و بالا می آید، می درد، وبالا می آید، می خراشد و بالا می خزد. و در من چاهی است… بیشتر »
1 نظر
غروب های رمضان با دورهمی معنوی
05 خرداد 1397
۲ خرداد غروب ساعت ۱۸و۴۰ دقیقه دم دم های غروب یادم می افتد. خواندن دعای خواهرهای گلم در کوثرنت که با طرح دورهمی معنوی لحظاتی قبل از افطار را اختصاص می دهیم به دعا و مناجات با خدا. این طرح از روز دوشنبه ۵ رمضان آغاز شده و ابتدا شد به حدیث کساء ی انتخابی… بیشتر »
مستکبران جهان چه می کنند با آزادی...
28 اردیبهشت 1397
۳ اردیبهشت ۹۷ غنچه غم شکوفه می زند، دریا پر از تلاطم موج هاست ، دلم می گیرد از آب دریا ، کوچ شکوفه ها ، لبریز شدن از غصه ها که تند تند احساسم خم می شود از هجوم آن ها، آه از نوشتن نوشتن از درد دل ها ، کوه می آید، شب می رود، روز می آید در خلوت کوچه نور با… بیشتر »
صدا مرا می برد نمی دانم تا کجا
28 اردیبهشت 1397
15 اردیبهشت ۹۷ شروع کن شروع دوباره نوشتن جاگذاشتن قلم بر سفیدی کاغذ، قلم به دست بودن، کنار گذاشتن ،صدا می آید. صدای موتوری که می رود. به چه فکر می کنی؟ دریای شور و شب و شاه و گدا ، غم و لب و سخن گفتن با خدا، کوه به کوه رسید و دریا گم شد، غم پیدا شد و… بیشتر »
دل در گرو او داد اما گذاشت و رفت
28 اردیبهشت 1397
18 اردیبهشت ۹۷ ساعت۱۰ :۹شب با خودت می گویی دل در گرو او داد. اما گذاشت و رفت. بی آن که به عواقبش فکر کند. به ذهنم می آید یک دفعه و ناگهانی. قلبم از یاد آوریش درد می گیرد و امروز هم مثل خیلی از روزها به سرنوشت او اندیشیدم که چگونه او را گذاشت و رفت. و… بیشتر »