سواری می رسد
30 فروردین 1398
کاش با ظهورت در صبحی سفید دل پر ز غمم، کاشانه شادمانه ها می شد. به امید آن روز سپید و فراموش نشدنی اللهم عجل لولیک الفرج را سر می دهم و هر روز با قرار گرفتن بر روی صندلی محل کار چشمم را متنی زیبا با خطی خوش می نوازد «ای منتظر غمگین مباش قدری تحمل بیشتر… بیشتر »
نظر دهید »
به بلندای آسمان سرفراز پرچمم
30 فروردین 1398
ای همیشه سربلند و سرفراز، پرچمم، کشورم تا همیشه سربلند و سرفراز، پرچمم، کشورم ای بر بلندای آسمان سربلند، پرچمم، کشورم تا همیشه بمان بر لبم سربلند، پرچمم، کشورم ای خدا پشت و پناه لشکرت، پرچمم، کشورم تا ابد رهبرم قامتت پاینده، پرچمم، کشورم ای… بیشتر »
تا روزگار پر امید
30 فروردین 1398
امشب ذهنم همچون اسبی تیز پای، غرق در افکاری مهار نشدنی گاهی به این سو و آن سو می تازد. نمی دانم شاید اگر این فکرهای بیهوده مجالی می داد، قرارداد همیشگیم را با غم می گسستم و راهی دیاری در دوردست ها می شدم. لب بر لبخندهای عاشقانه می گشودم. در کنارت شوره… بیشتر »
تو می آیی
30 فروردین 1398
تویی آن شکوفه لبریز از زیبایی باغ انتظار که شکفتن فصل سبز ظهور را منتظری تویی آن خشم فرو خورده زمین که صبح هر آدینه به امید شکفتن گل رویت ندبه می کنیم شاید که این جمعه غروب کند انتظارمان تا دوباره بلبلان سرود عشق سرایند. یابن الحسن در کجا یابم تو را !؟… بیشتر »