مروّج تفکرات وهابی
محمدبن عبدالوهاب در سال115هـ.ق عیینه ،از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلی را در زادگاهش آموخت و آن گاه برای ادامه تحصیل رهسپار مدینه شد.
او از آغاز به مطالعه زندگی نامه ی مدعیان دروغین نبوت مانند: مسیلمه کذّاب، سجاج، اسودعنسبی و …، علاقه ویژه ای داشت و در دوران تحصیل مطالبی به زبان میآورد که نشان دهنده انحراف فکری او بود به گونهای که برخی از استادان او نسبت به آیندهاش، اظهار نگرانی میکردند. و هم چنین پدر او عبدالوهاب که از علمای صالح به شمار میرفت همانند دیگر علما، آثار الحاد و بی دینی را در فرزندش حدس میزد و او را سرزنش مینمود و مردم را از ارتباط باوی بر حذر میداشت.[1]
محمدبن عبدالوهاب تا زمانی که پدرش زنده بود جرأت اظهار عقاید خویش را در زادگاهش نیافت؛ ولی درگذشت پدر در سال 1153، محیط را برای اظهار عقایدش مناسب دید و مردم را به پیوستن به فرقه ی وهابیت دعوت نمود؛ اعتراض عمومی مردم او را ناگزیر کرد تا به زادگاه خویش، عیینه بازگردد، ولی طولی نکشید که حاکم عیینه نیز او را از شهر اخراج کرد؛ سرانجام محمد بن عبدالوهاب ناچار شد به شهر درعیه از شهرهای نجد برود، امیر آن دیار محمدبن مسعود- جدآل سعود- بود و عقاید عبدالوهاب را برای تقویت حکومت خویش مناسب دید . محمد بن مسعود با محمدبن عبدالوهاب قرار گذاشت تا نیروی حکومتی خویش را برای تبلیغ و ترویج مذهب او به کار اندازد؛ به شرط آن که محمدبن عبدالوهاب نیز از گذر جایگاه دینی خویش، حکومت را تایید و تقویت کند.از آن پس این دو تن به شهرهای بسیاری لشکر کشیدند و هر کس با عقاید خویش ناسازگار یافتند، کافرخواندند و کشتند.
بدین سان، روز به روز قدرت آل سعود رو به فزونی گذاشت و در سایه آن آیین وهابی نیز گسترش یافت .چون امپراطوری اسلامی به دست کشورهای استعمارگر تجزیه شد،عربستان به آل صعود واگذار شد ؛زیرا آنان بسیار قدرت یافته بودند و باورهایشان با اهداف استعمارگرانناسازگار نبود. از آن پس تا کنون وهابیت مذهب رسمی کشور عربستان است و وهابیان میکوشند تا مذهب خویش را در دیگر کشورهای اسلامی ترویج دهند.[2]
نخستین کاری که محمدبن عبدالوهاب انجام داد،ویران کردن زیارتگاه های صحابه و اولیاء در اطراف عیینه بود که از جمله آنان تخریب قبر زیدبن خطاب برادر خلیفه دوم بود. محمدبن عبدالوهاب همه مسلمانان را بدون استثناء تکفیر مینمود به اتهام این که آنان متوسل به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) میشوند و بر قبوراولیاء خود،گنبد و بارگاه میسازند و به قصد زیارت قبور سفر میکنند و از اولیاء طلب شفاعت میکنند و…[3]
[1]- محمد حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بی جا:نشر معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی ترسا، 1387 ،ص97
[2]- پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، قم: زمزم هدایت، 1386 ، ص446
[3]- رضا برنجکار، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، قم: کتاب طه، 1388، ص144