دلیل چهارم وهابیان بر حرمت درخواست شفاعت و نقد آن
در ادامهی مطالب مربوط به شبهات وهابیت به شفاعت و پاسخ شیعه به آنها، به چهارمین دلیل از دلایل وهابیان بر حرمت شفاعت پرداخته و شبهه های مطرح شده از طرف آنها را مورد نقد قرار میدهیم.
دلیل چهارم وهابیان بر حرمت درخواست شفاعت و نقد آن
وهابیان برای اثبات مدعای خود به ادّله ای تمسک کرده اند:شفاعت حقّ مختصّ خدا
آیه ی شریفه ی ذیل حاکی از آن است که شفاعت حق خدا است، در این صورت درخواست شفاعت از دیگری چه معنا دارد؟
«أم اتّخذوا من دون الله شفعاء قل اولو کانوا لا یملکون شیئاً و لا یعقلون قل لله الشّفاعه جمیعاً».[1]
« بلکه آنان جز خدا شفیعانی گرفته اند، بگو اگر آنان چیزی را مالک نباشند و تعقل نکنند [چگونه می توانند شفیعان شما باشند؟] بگو شفاعت، همه از آن خدا است».
پاسخ
مقصود از جمله ی «لله الشّفاعۀ جمیعاً» این نیست که خدا شفاعت می کند و بس و دیگری حق شفاعت کردن ندارد؛ زیرا شکی نیست که خدا هیچ گاه درباره ی کسی نزد شخصی دیگر، شفاعت نمی کند، بلکه مقصود این است که تنها خداوند مالک اصل شفاعت است نه بت ها؛ زیرا کسی مالک شفاعت می شود که از عقل و درک و مالکیت چیزی برخوردار باشد در حالی که بت ها فاقد هر دو شرط هستند.[2]
بنابراین شفاعت از آن جهت که نوعی تأثیر گذاری در سرنوشت بشر است از مظاهر و جلوه های ربوبی خداوند است و به همین جهت، اوّلاً و با لذات، به خداوند متعال اختصاص دارد؛ ولی این مطلب با اعتقاد به حقّ شفاعت برای پیامبران و صالحان منافات ندارد زیرا شفاعت آنان به صورت مستقل نیست، بلکه هستند به اذن و مشیّت الهی است؛[3] و این مطلبی است که از قرآن کریم به روشنی به دست می آید:
« من ذا الّذی یشفع عنده إلّا بإذنه».[4]
« کیست که در پیشگاه الهی به شفاعت برخیزد، مگر به فرمان او».
و یا این آیه که می فرماید: « ما من شفیعٍ إلّا من بعد إذنه»[5]؛« هیچ شفیعی جز به اجازه ی او نخواهد بود».
[1] - زمر(39) آیه 43 و 44.
[2] - جعفر سبحانی، آئین وهابیت ،چ 10، تهران: مشعر، 1375 . ص 270.
[3] - علی اصغر رضوانی، سلفی گری و پاسخ به شبهات، قم: مسجد مقدس جمکران، 1384، 461
[4] - بقره(2) آیه 255.
[5] - یونس(10) آیه 3.