انعکاس و بازتاب خوبی
هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ
آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟
نکات آیه:
1- در برابر احسان و نیكى دیگران، ما نیز نیكى كنیم. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» (آیا در برابر این همه احسان خداوند به انسان، جز نیكوكارى بنده سزاوار است؟)
2- فقط به ارزش ها بیاندیشیم نه افراد، جنسیّت، نژاد، سنّ، منطقه و قبیله. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»
3- پاداش احسان به هر نوع، به هر مقدار، در هر زمان و مكان و نسبت به هر شخصى باید احسان باشد. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»
4- یكى از فلسفه هاى قیامت، اجراى عدل و جزاى احسان هاست. «هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان»
سوره الرحمن، آیه 60
فجر و قداست آن
والفجروَ لَيالٍ عَشْرٍ: قسم به فجرو سوگند به شبهاى دهگانه( سوره فجر، آيه 1)
در ابتدای سوره فجر خداوند متعال به فجر قسم یاد می کند و این نشان دهنده آن است که زمان مقدس و قابل سوگند است و در ادامه و لیال عشر نیز بازگو کننده آن است کهبعضى ایام از قداست ویژه اى در قسم خوردن برخوردار است.
از خواستن تا نیاز
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم…(سوره غافر، آیه 60)
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم!…
1- میان دعاى انسان و ربوبیّت خداوند، رابطه اى تنگاتنگ است. (اكثر دعاهاى قرآن همراه «ربّنا» آمده است). «ربّكم اُدعونى»
2- در دعا فقط خدا را بخوانیم، نه خدا و دیگران را در كنار هم. «اُدعونى»
3- خداوند نیازهاى ما را مى داند، ولى دستور دعا نشانه ى آن است كه درخواست ما آثارى دارد. «ادعونى»
4- بین دعا و استجابت هیچ فاصله اى نیست. «ادعونى استجب» (حتّى حرف «فاء» یا «ثمّ» نیامده است. اگر مى فرمود: «فاستجب» یعنى بعد از مدّت كمى مستجاب مى كنم و اگر مى فرمود: «ثم استجب» یعنى بعد از مدّت طولانى.)
5- استجابت دعا وعده الهى است. «اُدعونى استجب لكم»
6- اگر دعایى مستجاب نشد لابد به سود ما نبوده است، چون فرمود: «استجب لكم» آنچه را به نفع شما باشد مستجاب مى كنم.
خدای حکیم و رحیم بدون خواندنش هم مرا در نظر دارد و دعایم را می شنود و نیازهای مرا می داند ولی به علت نیاز من به ارتباط با او برخی نیازها نیازمند خواهش و درخواست ز اوست تا از این رهگذر ظرفیت انسان آزموده گردد و در کوی امتحان آبدیده شده و خود را برای روزی که دیگر خواستن نتیجه ای در عوض شدن سرنوشت ندارد آماده نماید.
بخشندگان
سوره مبارکه شوري آیه 37 وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ و كسانى كه از گناهان كبيره و زشتى ها پرهيز مى كنند و چون خشم و غضب كنند، مى بخشند.
بخشش الهی با شناخت نفوذ شیطان
بر اساس آيه 21 از سوره مبارکه نور خداوند به افرادی که ایمان آورند وعده بخشش داده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ .»
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از گام هاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مى سازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مى دهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمى شد؛ ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مى كند، و خدا شنوا و داناست!
نکاتی را از این آیه می توان دریافت از جمله:
1-سیاست شیطان، نفوذ تدریجى و گام به گام است. «خطوات الشیطان» (از همان گام اوّل مواظب باشیم).
2- با مردم مستدل سخن بگوییم. خداوند كه مى فرماید: از شیطان پیروى نكنید، دلیل آن را ذكر مى كند: زیرا او به گناه فرمان مى دهد. «فاِنّه یأمر بالفحشاء…»
3- كار شیطان، با نماز در تضادّ است. شیطان به انسان دستور گناه مى دهد، «فاِنّه یأمر بالفحشاء و المنكر» (امّا نماز انسان را از گناه باز مى دارد. «انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر…»(عنکبوت/45))
4- خداوند حكیم، به مقدار لیاقت و ظرفیّت افراد، خیر و سعادت نازل مى كند. «یزكّى من یشاء»
5- علم به اینكه خدا همه چیز را مى بیند و مى شنود، بهترین عامل بازدارنده از فحشا و منكرات است. «واللّه سمیعٌ علیم»
خداوند انسان را در مورد شیطان ، دشمنی های او و نیز چگونگی اعمال دشمنی اش که به صورت غیر محسوس است تذکر داده است و نفوذ او را تدریجی و گام به گام می داند که از موارد بسیار کوچک شروع می شود و به رسوخ در ایمان و نابودی ان ختم می شود البته اگر ما مواظبت لازم و کافی را بر نفس خود نداشته باشیم. او و نفس اماره ما را به سوی گناه سوق می دهند و این علم به دشمنی انان و چگونگی مصون ماندن از خطراتشان را خداوند کریم در قالب سبک زندگی اسلامی و ایمانی در کتاب قرآن برایمان نازل فرموده است کهگاهی فراموش می کنیم و غافلانه کاری از روی هوا و هوس در حالی که علم به سم مهلک بودن آن هم داریم انجام می دهیم و حضور و ناظر بودن قادر مطلق را که تمام اعمال و رفتار ما را می بیند و می شنود را ز یاد می بریم و گناه می کنیم.