مواظب احساست باش!
دوشنبه، ۲۵ تیرماه، ساعت ۱۷:۴۵ بعدازظهر
احساسم این گونه به من می گوید، هیچ داستانی بدون داستان نویسی به وجود نمی آید و هیچ ماجرایی نیز بدون یک ماجراجو رخ نمی دهد. گاهی داستان های زندگی همچون ملودی های زیبا و خشن در کنار هم رودی از احساس را در دل جاری می کنند. برخی اوقات احساسم به من دروغ می گوید البته نه همیشه. شاید بهتر باشد این گونه بگویم برخی اوقات احساسم را به خوبی درک نمی کنم و فقط در حیطه احساسی از محسوسات می مانم و پای دل به این عرصه باز نمی شود. شاید این یکی از عیوب باشد اما گاهی زیاد مرا نمی آزارد. چرا که به نظرم می رسد چهار راه و میدان محسوسات در این دایره قسمت هر چه بیشتر باز باشد احتمال لغزش هست. گاهی باید بیشتر هوای دل را داشت تا دست و دل بازی بیش از حد توان نکند. خیلی پیش می آید که این رفتار سخاوتمندانه سبب بالا رفتن توقع از خود می شود. دلم نمی خواهد این را بازگو کنم ولی بسیار دیده ام کسی را که بیش از دیگران خوبی می کند را با بهانه ها و رفتارهای نسنجیده بسیاری رنجانده ایم. گاهی به بهانه هایی بنی اسرائیلی که احساس هم از درک آن عاجز است چه برسد به رسول باطنی و درونیمان. پس گاهی مواظب احساسمان باشیم چرا که ممکن است خسارت ببار آورد و فرصت جبرانی کم باشد و یا هرگز پیش نیاید.