امامت امام موسى کاظم (ع)
مفضّل بن عمر روایت می کند، وقتى که امام صادق (علیه السّلام) از دنیا رفت، وصیت کردند که امام بعد از ایشان امام موسى کاظم( علیه السّلام) است.
ولى برادرش عبد اللَّه نیز ادّعاى امامت کرد؛ چون بزرگترین فرزند آن حضرت، و معروف به عبد اللَّه أفطح (چون که پاهاى عبد اللَّه صاف بود. لذا به او عبد اللَّه افطح مى گفتند و پیروان او را فطحى می گویند که یکى از فرقه هاى شیعه می باشند)بود.
امام کاظم( علیه السّلام) دستور داد تا در وسط خانه هیزم جمع کرده و انباشتند، سپس شخصى را به دنبال برادرش عبد اللَّه فرستاد تا آنجا بیاید. پس وقتى که نزد امام( علیه السّلام) آمد، بزرگانى از شیعه نزد امام کاظم( علیه السّلام) نشسته بودند.
وقتى که عبد اللَّه نشست، امام دستور داد هیزم ها آتش گرفته و شعله ور شدند. و مردم نفهمیدند که هیزم ها چگونه آتش گرفتند. وقتى که شعله هاى آتش زبانه کشید، حضرت به داخل آتش رفت و آنجا نشست و در همان حال، مدّتى با مردم مشغول صحبت شد. سپس لباسش را جمع کرد و از میان آتش بیرون آمد.
سپس رو به برادرش عبد اللَّه کرد و فرمود: اگر گمان می کنى که بعد از پدرت تو امام هستى، پس تو هم برو و در میان آتش بنشین.
گفتند: در این هنگام دیدیم که رنگ عبد اللَّه متغیّر شد. پس برخاست و در حالى که ردایش را می کشید. از خانه امام موسى کاظم (علیه السّلام) خارج شد. ( بحارالانوار: 47/ 251، حدیث 22)
منبع:
قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام ،ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1378 ش، ص 241.