گفتم با خدای خود ...
25 دی 1391
گفتم با خدای خود دیشب تو عالم تنهائیم
گفتم که دوست دارم صبری عطا کند مرا
گفتم که دوست دارم ببخشاید گناه من
گفتم که بد کردم همگان را تو ببخشای مرا
نمی پوشانم چیزی را زیرا که می دانی همه چیز را
گفتم که دوست دارم با تو بگویم غم دل
گفتم که دوست دارم با تو بگویم راز دل
گفتم که دوست دارم در مقابل تو کنم اعتراف
زیرا که تو می دانی همه اعترافات مرا
گفتم که دوست دارم با تو بگویم ای خدا
گفتم که دوست دارم بدهم جان در رهت ای خدا
گفتم که دوست دارم بگویم از عشق بنده به مولا
گفتم که دوست دارم بدهم جان در ره عشق به مولا
پس می گویم با تو ای خدا تنهای تنها توی این دنیا
پس می گویم با تو ای خدا غم دل و رازهای دل را