گریه رسول خدا (ص)
آیا نمونه هایی از عزاداری و گریه کردن پیامبر اکرم در سوگ دیگران به ویژه گریه بر امام حسین در تاریخ وجود دارد؟
آنچه از رسول اکرم در تاریخ ثبت شده است، جواز عزاداری در سوگ عزیزانش بوده است:
از جمله عزاداری برای شهدای احد، خصوصا حضرت حمزه (تاریخ طبرى، طبرى، ج۲، ص۲۷)
عزاداری در شهادت جعفر بن ابیطالب (طبقات، ابن سعد، ج۸،ص۲۸۲)
مرثیه خوانی برای سعد بن خوله (ارشاد السارى شرح صحیح بخارى، ج۲، ص۴۰۶)
گریستن بر مزار دختران خویش (صحیح بخارى، ج ۱، کتاب الجنائز،، باب ۸۱۷، ح ۱۲۰۱)
گریستن در هنگام زیارت مزار مادر محترمشان (مسند، احمد، ج۲، ص ۴۴۱)
عزداری در مرگ عثمان بن مظعون (جامع الاصول، محمد بن اثیر جزرى، ج۱۱، ص ۹۵) و … .
اینها همه غیر از عزاداری های نبی مکرم اسلام بر امام حسین سالها پیش از شهادت ایشان است!
از ام الفضل دختر حارث روایت كنند كه او بر پیامبر خدا وارد شد و گفت : اى رسول خدا! من در شب گذشته خواب ناخوشایندى دیدم ! فرمود: چه دیده اى ؟ گفت : خیلى سخت است ، فرمود: چیست ؟ گفت : دیدم گویا قطعه اى از جسد شما جدا شد و در دامنم قرار گرفت ! رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: چیز خوبى دیده اى ،فاطمه انشاءالله پسرى به دنیا مى آورد و در دامان تو جاى مى گیرد پس گوید: پس از آن ، فاطمه - همان گونه كه پیامبر فرموده بود - حسین را به دنیا آورد، و او در دامن من جاى گرفت . روزى خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیدم و حسین را در دامان آن حضرت نهادم ، اندكى بعد توجهش از من منصرف شد، بناگاه دیدم دیدگان پیامبر صلى الله علیه و آله سیل آسا اشك مى بارد! گوید: گفتم : اى نبى خدا! پدر و مادرم به فدایت ، شما را چه مى شود؟! فرمود: جبرئیل - علیه الصلاه و السلام - به دیدارم آمد و به من خبر داد كه ، امتم بزودى این پسرم را مى كشند. گفتم : این را؟! فرمود: آرى ، او قدرى از تربت سرخش را نیز براى من آورد.[1]
پی نوشت:
[1]. مستدرك صحیحین ، جلد ۳ ص ۱۷۶.