گاهی که دکتر از شفابخشی دلت درمانده می شود
روز پنج شنبه ساعت ۱۶:۲۰ کنج حرم حضرت طاهربن زین العابدین(ع) شهرری
موجی از غم به دلم هجوم آورد و مرا در تلاطمی از اندیشه های خوب و بد غوطه ور کرد و مرا به سوی خودت خواندی و به سوی تو از خود درحال فرارم و به پناهندگیت مفتخر چرا که هیچ مفر و پناهی برای دل دردمند در این روز و ساعت ندارم و نمی خواهم جز تو داشته باشم و در اوج نامیدی به آن پناه ببرم برایم نیاور روزی را که جز خودت را بخوانم و مددرسانی از غیرت را بطلبم چرا که با بودنت و از تو خواستنت روز به روز به عزتم می افزاید ولی لحظه خواستن از غیر مرا به اوج ذلت می کشاند. نمی خواهم از کاه کوهی بسازم ولی بدان البته به خوبی می دانی که محاصره ای همه جانبه را تجربه می کنم و این کولاک و هجمه غم مرا به کنجی از آرامش در کنار ضریح سلاله از رسول در ری کشانده است تا با درددل با او پیوندم را با تو مستحکم تر کنم و صداها و ذکرها و زیارت نامه خواندن ها مرا نجات دهد و نور امیدی از جنس خدا قلب شکسته ام را مرحم باشد و دردم را دوا کند چرا که زمانی هست که دکتر هم از شفابخشی به دردت درمانده می شود و دیگر سو سوی امید و نور قلبت هدایتت می کند به صحنی از نور که زیارتش معادل زیارت جوانی از جوانان اهل بهشت است در شب جمعه در حال ذکر نیاز صدای زائری که آرزوی زیارت امام حسین(ع) را با نوای یا حسین حسین همراه کرده است شوری وصف ناپذیر قلبم را زیر و رو می کند و با یادآوری مصائب کاروان حسینی و زینبی غم که هیچ دلی پر از امید برای ساختن آینده مبهم مرا به سوی خود می خواند.