عمر کوتاه، تاثیر فراوان
امروز ولادت امام محمدتقي(ع) فرزند امام هشتم امام رضا(علیه السلام ) ملقب به جواد الائمه است که در 10 رجب المرجب سال 195 قمری است هم چنین مصادف با روز ولادت حضرت علي اصغر(ع) در سال 60 قمری می باشد .
امام جواد(ع) در مورد به تاخیر انداختن توبه می فرمایند: « تَأخيرُ التَّوبَةِ إغترارٌ» ؛ به تأخير انداختن توبه، فريبْ خوردگى است. 1 ماه رجب ماه ولادت امامی است که دعوت به توبه می کند تا از ورطه فریب نجات یابیم ، پس بر ماست در این ماه استغفار از گناهان خویش به پیشگاه خداوند پناه ببریم و آمرزش بخواهیم و ذکر استغفرالله ذوالجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام را در روز بسیار بگویم و به دنبال بخشش خود در این ماه باشیم .
در بعضى از كتاب هاى تاريخى و حديثى نام هاى امامان معصوم عليهم السلام را به زبانهاى مختلف كه در كتاب هاى آسمانى آمده است ، ذكر كرده اند، هر چند این روایات جای بررسی سندی و محتوایی دارد. بنابر نقلی نام مبارك امام جواد (ع) در تورات و ديگر كتاب هاى آسمانى پيشين به صورت هاى گوناگون بيان شده است ، آنچه از نام آن امام در تورات نقل شده «تيمو» و يا «تيمورا» مى باشد، لقب «قيصر العمر، و طويل الاثر» يعنى داراى عمر كوتاه و آثار بلند معرفى شده است.2
امام جواد(ع) با داشتن عمری کوتاهی وجودشان برای شیعه آثار و برکات فراوانی داشت و همین آثار را می توان در سرنوشت علی اصغر کوچک امام حسین (ع) هم تا حدودی دید.
1- گزیده تحف العقول، ص64
2-الصراط المستقيم : 2/141. پاورقى عيون الاخبار الرضا ، ج1، ص164.
از ارتش خمینی تا ارتش حسینی
شاید تا کنون خبر شهادت اولین شهید مدافع حرم آل الله از ارتش جمهوری اسلامی اعزامی از تیپ نیروهای ویژه هوابرد (65 نوهد) معروف به کلاه سبزها و تکاورانی که در برنامه فرمانده نمونه ای از کارهای سرسختانه آنها را از دوربین صدا و سیما به نظاره نشستیم به گوشتان رسیده باشد. این شهید گرامی محسن قوطاسلو ستوان دوم و بسیجی فرمانده پایگاه امام حسن مچتبی(ع) است که در شهرستان پاکدشت (شهرک شهید نامجو معروف به دوهزار واحدی) زندگی می کرد . چند وقتی است که به واسطه برادرم که در تیپ 65 نوهد سرباز است از حضور این نیروهای ویژه در سوریه و جنگ حلب صحبت می کردیم و این صحبت ها فقط در فضای خانه امان جاری بود او از وصیت نامه هایی صحبت می کرد که این سربازان امام زمان(عج) قبل از رفتن نوشته بودند و فرماندهان ارتش برای تائید به پادگان آنان آمده بودند تا سند تملک آنان برای خاندان حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت زینب (س) را امضا نمایند. دیشب وقتی یکی از برادرانم خبر این شهید گرامی را در تلگرام دیده بود به برادرم اطلاع داد. او که به علت بیماری از پادگان دور است به یاد تمام سرسختی ها و مجدانه کار کردن آن شهید بزگوار ستوان دوم محسن قوطاسلو اشک از دیدگانش جاری گردید و خانواده نیز از این که فرزندش با چنین فردی روزهایی از زندگیش را گذرانده و به عنوان الگویی در زندگی فرزنداشان از این پس مطرح می باشد به خود بالید.
روحتان شاد و یادتان گرامی باد ای شهیدان
ستوان دوم محسن قوطاسلو
و
پاسدار شهید ابوالفضل راه چمنی
با شهدای دشت نینوا محشور شوید.
شهادتتان مبارک .
به کوری چشم داعش ایران پر از جوانان غیور ارتشی و سپاهی است که آن چشمی که به طمع به اسلام و ایران بنگرند را از حدقه بیرون خواهند آورد.
نام کوثر
برخی گفته اند لقب کوثر به جهت نزول سوره کوثر در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) می باشد. در غالب تفاسيرشيعه و سني آمده که اين سوره در مکه و بعد از وفات پسران رسول خدا نازل شده است. دشمنان، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم ) را از روی کنايه و طعنه، ابتر مي ناميدند. سوره کوثر در جواب آن ها نازل شد و در این سوره خداوند متعال در جواب طعنه این دشمنان که حضرت رسول را بعد از فوت پسرانش ابتر می نامیدند به خودشان نسبت داده و آنان را ابتر و بدون دنباله خطاب می کند و اعلام می دارد که به رسول خدا کوثر داده شده است و برترين مصداق کوثر حضرت زهرا (سلام الله علیها) مي باشد که نسل کثير پيامبر(ص) به واسطه ايشان ادامه يافته است پس از این رو حضرت صدیقه شهیده را کوثر نامیده اند.
شاعران مجاهدان زبانی
وقتی آیه «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»1 نازل شد گروهى از شاعران مسلمان نگران خود شده، نزد پيامبر اكرم آمدند. حضرت فرمود: «انّ المُؤمِنَ مُجاهِدٌ بِسَيفِهِ ولِسانِهِ، والذى نَفسى بيدِهِ لَكأنّما يَنضِحُونَهم بِالنَّبلِ. » يعنى همانا مؤمن با شمشير و زبان خود جهاد مى كند؛ سوگند به آن كه جانم در دست اوست، سخنان شاعران (مؤمن) چون تيرى است كه به دشمن مى زنند.2 مؤمن جهاد مي كند به شمشير خود و به زبان خود يعنى هجو كفار كنيد و در باب مدحت و توحيد و نصيحت و مواعظ سخن گوئيد پس اين آيه نازل شد كه إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا يعنى شعرا متبوع سفهااند و در همه بوادى سرگردانند مگر آنها كه ايمان آورده اند وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ و كردارهاى شايسته كردند يعنى پيغمبر (ص) را ستايش كردند و به هجو و مذمت كفار اشتغال نمودند و غير آن از اعمال صالحه وَ ذَكَرُوا اللَّهَ و ياد كردند خداى را در اشعار خود كَثِيراً ياد كردن بسيار يعنى اكثر اشعار ايشان در تحميد و تمجيد و توحيد است و تحريص بر طاعت و تنبيه از غفلت و يا اشتغال به اشعار ايشان را از ياد خدا و تلاوت قرآن غافل نساخت وَ انْتَصَرُوا و انتقام كشيدند از مشركان مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا پس از آنكه ستم ديده شده بودند به هجا يعنى هجو ايشان را بر ايشان رد كردند و حضرت پيغمبر (ص) را مدحت فرمودند و دين اسلام را ستايش كردند و اهل هجاى خود را هجو كردند.3
امروز درگذشت شاعر شهير جلال الدين محمد بلخي معروف به مولوي در سال 672قمری و روز بزرگداشت پروين اعتصامي شاعره معاصر است طبق فرموده پیامبر گرامی اسلام(ص) هر کسی از جمله شاعران هستند که می توانند با اشعار خود در باب تمحید ، تمجید ،توحید و نصیحت مجاهدی زبانی باشند و سرودن اشعار شاعرانه آنان را از راه حق و حقیقت ،صراط مستقیم و یاد حق غافل نمی سازد و سخنان آنان همچون تیر مجاهدان راه حق تیری به سوی دشمنان راه عدالت خواهد بود.
پی نوشت ها:
1. سوره شعرا(26)،آیه226
2. تفسير نور، ج8، ص: 383/ تفسير نور الثقلين، ج4، ص: 70
3. تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج6، ص: 461
فدک
فدك يكى از دهكده هاى آباد و حاصلخيز نزديك خيبر است و تا مدينه 140 كيلومتر فاصله دارد. درسال هفتم هجرت، قلعه هاى خيبر يكى پس از ديگرى فتح شد و قدرت مركزى يهود در هم شكست. ساكنان فدك تسليم گرديدند و در برابر پيامبر متعهد شدند نيمى از زمين ها و باغ هاى خود را به آن حضرت واگذار كنند و نيمى ديگر را براى خود نگهدارند. سرزمين هايى كه بدون هجوم نظامى به دست مسلمانان افتاد، به شخص رسول خدا تعلق دارد و هر گونه بخواهد مى تواند عمل كند. وقتى آيه «و آتِ ذَالقربى حقّه و المسكين و ابن السبيل و لاتبذّر تبذيراً»(1) نازل شد، پيامبر اسلام دخترش فاطمه را خواست و فدك را به او داد.(2) در همان روزهای نخست پس از رحلت رسول خدا با دستاویز قرار دادن این جمله که ما پیامبران چیزی به ارث باقی نمی گذاریم، حضرت فاطمه را از فدك محروم کردند و كارگرانش را از فدك بيرون كردند. آن حضرت براى پس گرفتن فدك بسيار كوشيد ولى دستگاه خلافت از اين كار سرباز زد.
پی نوشت ها:
(1) اسرا (17)، آيه. 26
(2) طبرسى، مجمع البيان، ج 3، ص. 411