شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام 1
????
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
?شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام
?آیت الله مجتبی تهرانی
?قسمت اول
?منشأ شبهات مربوط به قيام امام حسين عليه السلام
آیا قیام و حرکت امام حسین علیه السلام حرکتی عجولانه بود؟ یعنی بعد از آن که خبر مرگ معاویه به ایشان رسید و ولید از ایشان تقاضای بیعت کرد، ایشان در عرض یک یا دو شب، تصمیم گرفت که به مکه برود و بعد از مکه به سمت کوفه رفته و بعد هم آن قضایا پیش آمد؟ آيا اینها حساب نشده و عجولانه بود؟ آيا حضرت در مقابل یک عمل انجام شده، قرار گرفته بود؟ آیا حضرت در حسابگریهایش اشتباه کرده بود؟ یا نه، حرکت حضرت اصلاً عجولانه نبود و ایشان هم در مقابل عمل انجام شده قرار نگرفته و در محاسبه هم اشتباه نکرده بود؛ بلکه حرکتی مدبّرانه و حساب شده بود…..
? ادامه مطلب کلیک نمایید
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tehrani/akhlaq/90/900905/
سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه (ع) مبارک
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
لطف خدا از عالم بالا رسیده
که ازدواج دو گلِ طاها رسیده
در جشن وصلِ ، دو رکن ایمان
شهر مدینه ، گشته گل افشان
باشد در این جشن با اذن داور
زهرا عروس و داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
بر جلوه ی ذاتِ خدا دلداده زهرا
پیراهن خود را به سائل داده زهرا
در چهره ی او نور ولایت
گوید پیمبر ، بابا فدایت
دو مظهر حق ، دو یار و دلبر
زهرا عروس و ، داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
یا رب به حق این دو یاسِ باغِ یاسین
ما را نما اهل ولا و یاور دین
بر سائلان کن ، لطف و عطایی
تا که شود دل ، کرببلایی
ما را فدا کن ، ای حیّ داور
در راهِ عشقِ ، زهرا و حیدر
جانم فدای مکتب زهرا و حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
لطف خدا از عالم بالا رسیده
که ازدواج دو گلِ طاها رسیده
در جشن وصلِ ، دو رکن ایمان
شهر مدینه ، گشته گل افشان
باشد در این جشن با اذن داور
زهرا عروس و داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
بر جلوه ی ذاتِ خدا دلداده زهرا
پیراهن خود را به سائل داده زهرا
در چهره ی او نور ولایت
گوید پیمبر ، بابا فدایت
دو مظهر حق ، دو یار و دلبر
زهرا عروس و ، داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
یا رب به حق این دو یاسِ باغِ یاسین
ما را نما اهل ولا و یاور دین
بر سائلان کن ، لطف و عطایی
تا که شود دل ، کرببلایی
ما را فدا کن ، ای حیّ داور
در راهِ عشقِ ، زهرا و حیدر
جانم فدای مکتب زهرا و حیدر
روز ثبت احوال
❇❇❇۱۳۹۸/۱۰/۳❇❇❇
✅روز ثبت احوال
✳سازمان ثبت احوال کشور یکی از سازمان های دولتی ایران است.که جمع آوری اطلاعات وآمار جمعیتی کشور ایران را به عهده دارد . این سازمان با وظایف وعملکرد مستقل از نهادهای زیر مجموعه وزارت کشور است .این سازمان وظیفه تهیه اطلاعات ثبتی زاد،ولد،مرگ ومیر وازدواج ونیز صدور مدارک هویتی مانند شناسنامه رابر عهده دارد.رئیس این سازمان درحال حاظر حمید درخشان نیا است .
✳ تاریخچه
بر اساس مصوبه هیئت وزیران درتاریخ ۲۰ آذر ۱۲۹۷خورشیدی مقررات تشکیل اداره سجل احوال در وزارت کشور تهیه شد و نخستین شناسنامه به نام فاطمه ایرانی درتاریخ ۳دی همان سال صادر شد .از سال ۱۳۰۴ شمسی بر اساس قانون دریافت شناسنامه برای کلیه شهروندان ایرانی درمناطقی که درآن ها اداره سجل احوال دایر بود الزامی شد.اداره کل احصائیه وسجل احوال بر اساس مصوبه ۲۰ خرداد ۱۳۰۷با وضایف مستقل وبه عنوان نهادی وابسته به وزارت کشور کار خود را آغاز کرد .ونام آن در سال ۱۳۱۹به اداره کل آمارو ثبت احوال تغییر کرد وآخرین بار با تعریف وظایف مستقل وساختار جدید این نهاد به نام کنونی یعنی سازمان ثبت احوال کشور تغییر نام داد.
✳وظایف سازمان ثبت احوال کشور
بر اساس مصوبه سال۱۳۶۳مجلس شورای اسلامی وظایف سازمان به شرح زیر است.
1⃣ ثبت و صدور شناسنامه برای نوزادان
2⃣ثبت مرگ و صدور گواهی وفات
3⃣تعویض شناسنامه
4⃣ثبت ازدواج وطلاق ونقل تحولات
5⃣صدور گواهی ولادت برای شهروندان خارجی 6⃣تنظیم دفاتر ثبت کل وقایع ونام خانوادگی 7⃣تهیه آمارهای جمعیتی
8⃣صدور کارت شناسایی ملی با شماره ملی وکد پستی ده رقمی برای افراد بالای ۱۵ سال
سازمان ثبت احوال دارای یک حوزه ستادی وسی یک اداره کل در سی ویک استان کشور است .
حوزه ستادی دارای ۳ معاونت وشش اداره کل است.رئیس سازمان ثبت احوال کشور معاون وزیر کشور به حساب می آید.
فرا رسیدن ماه محرم
لبیک یا حسین
امام رضا علیه السلام فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسى بن جعفر) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگى بر او غلبه میافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود.
منبع: امالى صدوق، ص 111
فرارسیدن ایام عزاداری سفینه النجاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به تمام آزادگان جهان تسلیت باد.
نجات و هدایت دلم
ذهنم پر شده، باید خالی گردد. دلم بهانه می گیرد. دمی بی غصه می خواهد. ولی مگر می شود. ان الانسان لفی خسر را یادم رفته است.
هر لحظه در گیر و دار این دنیای پر ابتلا شناور روی آب های آزاد با امواج روزگار به این سو و آن سو کوبیده می شوم.
گاهی در ساحل احساس با تو بودن آرامشی را به اعماق وجودم هدیه می دهم. ولی لحظه ای بعد با موجی ناآرام از ساحل کنده شده و به اعماق دریا سپرده می شوم.
کفی از دهانم بیرون می آید و راه نفس کشیدن که از شن های ساحل پر شده بود باز می شود. دیگر دست و پا زدن فایده ای ندارد باید آرام بود و خود را به تلاطم امواج سپرد و خود را کنترل کرد تا انرژی بیش از اندازه از دست ندهم.
نجات نزدیک است. دل دریا زده ام را با فانوس دریاییش از اعماق دریای غفلت به ساحل نجات هشدار می دهد و با کشتی نجاتش سوی یکتای یگانه رهنمون می شود. چرا که انّ الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه؛ حسین کشتی نجات و چراغ هدایت است.