ریشه های بدحجابی
#ریشه_های_بدحجابی
بعد روان شناسی ریشه های بدحجابی:
مهم ترین عوامل را می توان به صورت ذیل مطرح کرد:
1.هوسرانی: یکی از ابعاد روحی و روانی انسان وجود غرایزی است که به تعبیر امیر بیان در خطبه اول نهج البلاغه :« وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا» در وجود انسان نهاد شده است. قوه شهوت از قویترین قوای غریزی انسان است که به باور فروید و طرفدارانش اساس سایر قوا و تمایلات انسان است. این قوه به ویژه در زنان طبق اطلاعات روانشناسی و دینی بیشتر نمود و بروز دارد و انگیزه برخی زنان از بی حجابی نیز همین است.
2. کسب موقعیت و جلب توجه دیگران موقعیت طلبی، کسب شهرت و جلب توجه دیگران نیز از جمله زوایای روحی انسان است که گاهی به صورت حقیقی مثل تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می آید و گاهی به صورت کاذب در افرادی که معمولا فاقد ارزش های حقیقی اجتماعی هستند. البته چنین افرادی مانند ساختمانی هستند با نمای زیبا و درونی خراب ، در حالی که استحکام بنا به نمای آن نیست.
3.ضعف ایمان و عدم شناخت و آگاهی ایمان، اعتقاد قلبی و التزام عملی به دستورات الهی است که از نظر روانی ضامن حفظ انسانها از سقوط در ورطه خودخواهی و فساد است. بی حجابی نتیجه فقر فرهنگ دینی است؛ کسی که از این فرهنگ غنی دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل می ورزد یا التزام عملی به باید های دینی از جمله حجاب ندارد، نمی تواند به راحتی تن به پذیرش آن دهد. امیرمومنان علیه السلام می فرماید: الناس اعداء ما جهلوا مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند.
4.دگر آزاری: این مولفه که خود معلول عوامل دیگر روانشاختی مثل عقده های حقارتی است در برخی موارد، زنان را به یک بیمار روانی که علاج درد خود را در آزار دیگران می بیند ،تبدیل می کند. ریشه این گونه تمایلات بیمار گونه معمولا حقارت های خانوادگی است که از سر تربیت های غلط و ناسالم است.
5.صید دلهای مردان: از جمله تفاوت های روانی بین زن و مرد اینست که زن میل شدیدی به دلبری دارد چنانکه اسباب آن نیز در وجود او بیشتر قرار داده شده است. گاهی این میل روانی به حد افراط رسیده و محبوبیت عمومی را طلب می کند و به یک همسر بسنده نمی کند.
6. زیبایی طلبی: زیبایی طلبی از جمله گرایش های فطری است که در وجود انسانها به صورت ذاتی قرار داده شده است. تصور برخی از زنان به غلط آن است که حجاب مانع و ناقص بروز زیبایی های آن هااست لذا کثرت رنگ ها و مدها و جلوه های متفاوت بی حجابی بروز و ظهور می یابد غافل از آنکه زیبایی تعریف و حد و مرز خود را دارد و اگر از حد اعتدال عبور کند و به تعبیر قرآن به « تبرج » بینجامد یک بیماری روانی می شود که گاهی سبب اتلاف عمر و هزینه های سنگین اقتصادی اجتماعی می شود.
عده ای از دختران و زنان بی حجابی و جلوه گری را پلی برای رسیدن به ازدواج می دانند، غافل از آنکه ظاهر و درجه تاثیر آن در زندگی زناشویی سهم کوچکی از تمام زندگی دارد بویژه آنکه پسند بر اساس ظاهر، آفت بروز مجدد آن پس از ازدواج را هم دارد هر چند بر اساس واقعیت شاید این جلوه نمایی شانس ازدواج را بالا ببرد اما در استحکام و ادامه زندگی نقش منفی بازی خواهد کرد.
7.ضعف حیا: حیا و عفت از جمله ملکات نفسانی و روانی هر انسانی است که او را از ارتکاب بسیاری از گناهان باز می دارد؛ به فرموده معصومین کسی که این مولفه را ندارد از دین داری محروم است!! این پرده عصمت بین خداوند و بنده و بین بنده با بندگان دیگر مانع بروز بی حجابی می شود.
8.اظهار غنای مالی: این عامل روانی نیز ریشه در خودنمایی و تفاخر انسان دارد که برخی افراد به شکل افراطی بروز می کند و چون عامل دوم راهی برای کسب موقعیت های کاذب اجتماعی است که خود معلول عوامل روانی دیگر است به این دسته باید گفت:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت