به گل ها آب بدهید
عزت نفس
به چگونگی ارزیابی فرد از خودش، عزت نفس گویند. کسانی که از خود ارزیابی منفی دارند، معمولا رفتارهای منفی نشان می دهند و بالعکس.
مهارت های زندگی را به کودک بیاموزید تا به موفقیت های بیشتری دست یابد و در نتیجه از اطرافیان بازخورد مثبت دریافت کند. از رشد استعداد خاص او نیز غافل نباشید.
رفتارهای مثبت او را ببینید و تحسین کنید تا به مرور زمان، نظر مثبت نسبت به خود بیابد.
از سرزنش، تحقیر و کنایه زدن، در مورد شخصیت او بپرهیزید.
هنگامی که کودک سخن می گوید، شنونده ای خوب برای حرف هایش باشید.
وقتی با شما درد دل می کند، اشتباهاتش را به رخ او نکشید و پیوشته نصیحتش نکنید.
با بررسی اشتباهات کودک در فضایی دوستانه، از او بپرسید چه درس هایی از این اشتباهات گرفته است.
با تحسین و تشویق کارهای خوب کودکی که عزت نفس پایین دارد، به او تفهیم کنیم که می تواند کارهای خوب دیگری نیز انجام دهد.
پی نوشت:
نویسنده : علی صادقی سرشت
فلش کارت : به گل ها آب بدهید (حاوی 31 کارت روان شناختی)
آسیب های تنبیه کودکان
آسیب های تنبیه کودکان
یکی از روش های تربیتی که روش خیلی مفیدی هم نیست، روش تنبیه است. این روش آخرین راه حل هست.( و در حد امکان نباید بیشتر از آن استفاده شود)
تنبیه جسمی اثرات بسیار بدی بر کودک دارد، که متاسفانه برخی از والدین به آن توجه ندارند.
اسلام با عنایت به اثرات منفی تنبیه جسمی، آن را حکیمانه و کارآمد نمی داند.
اقا امیر المؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید: «عاقل را با ادب تربیت می کنند و حیوانات را با زدن رام می کنند» ( غرر الحکم و درر الکلم، ص 254)
کسانی که حوصله تربیت کردن فرزندان را با روش اصولی ندارند، و می خواهند با تنبیه به کار خود ادامه دهند، هیچ فایده ای از این کارها را نخواهند دید.
برای اهمیت موضوع، مواردی از آسیب های چنین روشی را برای شما بیان می کنیم:
1. ترس و اضطراب
ترس و اضطراب یکی از ثمرات تنبیه کردن فرزندان است، که باعث غالب شدن روحیه ترس و اظطراب بر آنها خواهد شد، و چنین فرزندانی آرامش نخواهند داشت، و از انجام اکثر کارها احساس ترس و اضطراب خواهند داشت، و در حقیقت به خوبی نمی توانند در زندگی موفق باشند.
2. تحقیر شخصیت
وقتی کودکی از شخصیت خود آسیبی ببیند، دیگر جبران و اصلاح آن به راحتی امکان پذیر نخواهد شد.
3. ایجاد روحیه تسلیم پذیری (توسری خوری)
این افراد به راحتی مورد سوء استفاده دیگران قرار می گیرند.
4. تنفر و کینه توزی از پدر و مادر
افرادی که با تنبیه بزرگ می شوند، در بزرگی دیگر نسبت به پدر و مادر خود، دیگر احساس مهر و محبت ندارند.
5. از بین رفتن اعتماد به نفس
داشتن اعتماد به نفس پایه موفقیت هر کاری است، از این رو اگراین مسئله مهم در کودکی ضربه ببیند، دیگر انتظار موفقیت و انجام کارهای بزرگ را نباید از آنها انتظار داشت.
دیگر خود باوری و صلابت روحی برای انجام خیلی از کارها معنی نخواهد داشت.
6. ایجاد روحیه زور گویی ویاغی گری
وقتی فردی این روش را در زندگی خود تجربه کرد، یاد می گیرد که درخواست ها و نیازهای خود را با زور گویی ویاغی گری بدست بیاورد، و چه بسا این فرد در آینده یک فرد ظالم و یک خلاف کار حرفه ای باشد.
7. بی اعتمادی به والدین
فردی که از والدین خود، در مقابل کوچکترین اشتباه و خطا تنبیه های جسمانی شدیدی را تجربه کند، دیگر چنین پدر و مادری برای این فرد نمی تواند محبوب و قابل اعتماد باشد، از این رو گرایش و جذب به افراد دیگر شکل خواهد گرفت،و چه بسا این افراد باعث بدبختی همین فرد شوند.
8. عدم امنیت
وقتی محیط خانواده برای کودکان جذاب و آرام نباشد، چه انتظاری داریم که این کودک ما احساس امنیت داشته باشد، ما را دوست داشته باشد، پیشرفت کنند، از افراد موفق و خوبی باشند، سرحال و با نشاط باشند، پیوسته نمره های خوب، رفتار خوب و…
واقعا چنین انتظاری غیرمعقول و غیرمنطقی است.
9. دروغگویی
وقتی فردی مورد تنبیه قرار می گیرد، در صورت ارتکاب خطا به خاطر اینکه دیگر تنبیه نشود، مجبور به دروغگویی می شود، و همین مئسله پایه رفتاری این فرد می شود.
10. پنهانی کاری
برخی از بچه ها رفتار اشتباه خود را در خفا انجام می دهند، و تظاهر هم نمی کنند.
و همین مسئله می تواند پایه انجام خیلی کارهای زشت و اشتباه باشد.
پس تنبیهی که بیشتر استفاده شود، چنین آثاری را بدنبال خواهد داشت، آیا ارزش دارد؟!
پی نوشت :
منبع: آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، هادي قطبي
كودك و روح
كودك و روح
پرسش: چگونه می توان روح را به کودکان توضیح داد؟
پاسخ: آنچه در مورد کودکان باید به عنوان یک اصل توجه کنیم این است که کودکان توانایی درک مسائل عقلی و انتزاعی را ندارند.
پس باید ازطریق درک محسوسات برای پاسخ دادن چنین سوالاتی استفاده کنیم، بدین صورت:
مثلا:از چیزهایی که وجود دارند ولی دیده نمی شوند شروع کنیم، با این سوالات:
1. آیا وقتی نفس می کشی، می توانی اکسیژن هوا را به ما نشان بدهی؟
2. وقتی کارتونی را می بینی که با امواج تلویزیونی پخش می شود آیا تو آن امواج را می توانی ببینی؟[1]
3. تو باهوش هستی می توانی برای من نشان بدهی؟
4. وقتی داخل گل فروشی می شویم، از او بپرسیم؛چه حس داری، بوی گل ها را احساس می کنی، می توانی نشان بدهی؟
پس: در اینجا شروع می کنی، به توضیح دادن، که برخی از چیزها هستند که وجود دارند اما ما نمی توانیم ببنیم، چون چشم ما فقط جسم ها می بیند، روح هم چون جسم نیست ما نمی توانیم ببینیم، ولی وجود دارد.
یا اگر خوابی را دیده باشد، از او بپرسیم، وقتی چیزهایی را دیده ای در حالی که چشمت بسته بود و جسمت در حال خواب بود، آن صحنه ها که تو کارهایی را انجام می دادی کی بود؟ می تونی توضیح بدهی که همون کارها را با روحت انجام می دادیو همون روح توست، با چشم ظاهری دیده نمی شود، ولی واقعیت دارد.
نتیجه گیری:
با زبان کودکانه و از مثال های قابل حس و درک می توان توضیح داد،مثل:از او بپرسیم هوا هست،خوب پاسخ مثبت را خواهیم شنید،بعد بپرسیم نشان بدهد،جواب خواهد داد نمی توانم،در این حالت می توان گریز زد و برای وجود روح از این مثال استفاده کرد.[1]
پی نوشت :
[1]. غلامرضا حیدری ابهری، خداشناسی قرآنی کودکان، ص86،
وظیفه مادر نسبت به اولاد
وظیفه مادر نسبت به اولاد
پس از تولد، نخستین وظیفه پدر و مادر این است که نام نیک بر وی نهند، مثل نام انبیاء و اوصیاء و به شیر مادر او را تغذیه نمایند زیرا که شیر مادر ملایم طبع بچه است و اگر مانعی پدید شد دایه ای اختیار کنند که عاقله و فهمیده و از خانواده های نجیب و محترم باشد و میکروب سفلیس( Syphilis )یا مرض دیگر در شیر وی نباشد و زن در ایام رضاع [ و شيردادن] از غذای حرام و شبهه ناک و نجس اجتناب نماید زیرا شیر در بچه جسماً و روحاً تاثیر کلی دارد.
و پس از آن که ایام رضاع به پایان رسید بر پدر و مادر لازم است که در تعلیم و تربیت بچه بکوشند، زیرا که ذهن بچه در ابتداء مثل کاغذی ماند که در وی هیچ نقشی نباشد و قابل همه طور نقشی است.
ای بانوان! شما موظف به امر بزرگی هستید زیرا که جای تردید نیست که کلاس اول تربیت بشر دامن مادر است، وقتی بشر پا در این عالم می گذارد چون لوح وجود او خالی است تربیت مادر و آن چه از قبل او به وی القاء می شود مثل نقشی که بر سنگ زده می شود همین طور در لوح سینه طفل نفوذ می کند و سعادت یا شقاوت در همان ابتداء در وی تعبیه می شود.
بدیهی است که هر خُلق و ملکه ای که در انسان رسوخ نماید زاینده شده «تکرار عمل» است و عمل ابتداء به صورت ساده ای به نظر می آید لکن اگر جلوگیری نشود کم کم به سبب تکرار در ذهن رسوخ می نماید و ملکه نفسانی می گردد، اگر مادر از ابتداء نگذارد طفل پیرامون اعمال زشت مثل یاوه گوئی، هرزگی، دروغ، کتک زنی، فحش، سرقت مال غیر و امثال اینها گردد وقتی بزرگ شد به فساد اخلاق گرفتار نخواهد شد.
خانم ها بایستی بدانند اگر اطفال خود را در کودکی به اخلاق خوب عادت ندهند مرتکب گناه بزرگی شده اند زیرا تربیت مادر به نحو معجزه آسائی در طفل تاثیر می نماید. هر مردی که به قله کوه فضیلت و شرافت رسید در اثر تعلیم و تربیت اولیه او بود و در اثر فقدان تربیت نیکو اگر در بزرگی گناهی مرتکب شود مظلمه او به گردن مادر است که از ابتداء از وی جلوگیری نکرده است.[1]
پی نوشت :
* ايام رضاع: دوره شيردهي
1.روش خوشبختي، بانو امين، كتابخانه سايت انجمن گفتگوي ديني
جایگاه تربیت فرزندان
جایگاه تربیت فرزندان
امام خميني (ره) وظیفه اصلى مادران را تربیت فرزندان مى دانستند و معتقد بودند زحماتى که مادر در تربیت فرزند متحمل مى شود، ارزش زیادى دارد. بنابراین، در پاسخ به یکى از نوه هایشان که از شیطنت بچۀ خود حسین گله مى کرد گفتند: من حاضرم ثوابى را که تو از تحمل شیطنت حسین مى برى، با ثواب تمام عبادات خودم عوض کنم.[1]
ایشان زن را در تحکیم خانواده خیلى مؤثر مى دانستند، حتى بر این اعتقاد بودند که زن مى تواند مرد را هم اصلاح کند. ایشان بر این عقیده بودند که تربیت کردن فرزندان از مرد بر نمى آید و فقط زن مى تواند بدرستى از عهدۀ انجام دادن آن برآید. عاطفه در زن قوی تر است و قوام و دوام خانواده نیز بر اساس محبت و عاطفه است.[2]
پی نوشت :
[1] پیام زن؛ ویژه نامه یکصدمین…؛ ص 389.
[2] پا به پاى آفتاب؛ ج 1، ص 172.