مهمان ناخوانده
«خدا به هر چیزی توانا است »(سوره حج ،آیه 6)
بهتر است زن و شوهر برای حضور فرزند در زندگی مشترک برنامه ریزی روانی، اقتصادی، معنوی، جسمی و…داشته باشند. مادر باید با جنین رفیق باشد و همدم او گردد. جنینِ ناخواسته ممکن است به دلیل آماده نبودن مادر مورد بی مهری آگاهانه و ناآگاهانه قرار گیرد. این جنین ممکن است از شیره و شیر مادر تغذیه کند ولی اگر آب مهر مادری را ننوشد منبع اضطراب ها و بيماري هاي روان - تني می شود. اگر به هر دلیلی متوجه شدید که فرزندی ناخواسته در راه است به جای این که مشکل را دو چندان کنید جلوی ضرر را بگیرید. بهترین راه کمک از روان شناس است.
أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ (سوره بلد، آیه7)
آيا پندارد كه هيچ كس او را نديده است.
امام جواد(ع) در سخن پیامبر(ص)
بعد از دو قرن
آیا رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) درباره امام جواد نیز مطلبی فرموده اند؟
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در حديثى بسيار طولانى، فرد فرد امامان معصوم عليهم السلام را با القاب ويژه معرفى فرموده است ، وقتى كه نوبت به امام جواد رسيد، فرمود: خداوند نطفه ى پاك و با بركت ، و پسنديده اى را در صلب امام رضا (ع) قرار داده و او را محمد ناميده است، او شفيع شيعيان و وارث دانش جد بزرگوارش مى باشد، او نشانه و دليل روشن و آشكارى به همراه دارد. بنابر این پیامبر عزیز اسلام دو قرن پیش از تولد امام جواد (ع) ، از ولادت و خصوصیات او پیشگوئی نموده است.
عيون اخبار الرضا ، ج1، ص59، ح 29.
شاهدان حضور حضرت مهدی عج
آیا شیعیان معاصر با امام حسن عسکری از وجود فرزند پسری برای ایشان بی اطلاع بودند؟
هر چند که به دلائل امنیتی و علل دیگر، شیعیان بسیاری از وجود فرزند پسری برای امام حسن عسکری (ع)- حتی بعد از وفات حضرتشان - مطلع نبودند، اما آن حضرت با تدابیر حکیمانه ای این موضوع را به اطلاع بزرگانی از شیعیان رساند و در برخی موارد، فرزندشان امام مهدی عج را نیز به آنان نشان دادند تا بعدها این خبر در میان شیعیان مطرح شده و حقیقت برایشان آشکار شود. نتیجه این اقدام نیز این بود که در همان سال های ابتدایی بعد از رحلت امام یازدهم، جز اندکی از شیعیان، تمام آنها وجود چنین فرزندی را به عنوان امام دوازدهم پذیرفتند.
از بین کسانی که شاهد بر وجود حضرت مهدی بوده اند، می توان به افرادی مانند حکیمه خاتون، حسن بن حسین علوی، حسن بن منذر معاویه بن حکیم، علی بن بلال، احمد بن هلال، احمد بن اسحاق، و علی بن ابراهیم مهزیار اشاره کرد که تمامشان کوشیدند تا گزارش های مرتبط با ولادت حضرتشان را به اطلاع عموم شیعیان برسانند.
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa54807
اول ربیع الثانی و قیام توابین
امروز 11 دی ماه مصادف است با تجاوز سپاه عثماني در سال 1293 هجری شمسی به خاك ايران و نیز اول ربیع الثانی و مصادف با قيام توابين به رهبری سليمان بن صردخزاعي در سال 65 هجری قمری به همراه شانزده هزار نفر به خونخواهي امام حسين(ع) می باشد .
قیام توابین اولین قیام شیعی پس از واقعه عاشورا با هدف انتقام از قاتلان امام حسین(ع). توابین از سال ۶۱ق پس از واقعه عاشورا مخفیانه در پی جمعآوری نیرو و اسلحه بودند. گفته شده است به دلیل عدمهمراهی مختار ثقفی، بسیاری از شیعیان همراه توابین نشدند. این قیام در سال ۶۵ ق به دست مسلمانان و دوستداران اهل بیت(ع) در مقابله با لشکر شام و در منطقه عین الورده رخ داد که رهبری آن بر عهده سلیمان بن صرد خزاعی بود. در جنگی چهار روزه، بسیاری از توابین کشته شدند. باقیمانده سپاه به رهبری رفاعة بن شداد عقبنشینی کردند.
انگیزه قیام
پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش، برخی شیعیان که با وعده بیعت، از حسین بن علی(ع) دعوت کردند به کوفه بیاید و سپس از خطای خویش در پیمان شکنی و یاری نرساندن به امام(ع)، سخت پشیمان بودند، تصمیم بر آن گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند. آنان در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته شدن در راه امام حسین(ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمیشود.[۱]
شکل گیری قیام
چند ماه پس از حادثه کربلا، حدود صد تن از شیعیان در خانه سلیمان بن صرد خزاعی که از چهرههای سرشناس کوفه بود، گرد آمدند. سلیمان در این جلسه با اشاره به آیه ۵۴ سوره بقره و توبه قوم موسی(ع) خطاب به حاضران گفت: ما وعده یاری به اهل بیت پیامبر (ص) دادیم، اما یاریشان نکردیم. در انتظار فرجام کار ماندیم تا آن که فرزند پیامبرمان کشته شد. حال خدا از ما راضی نمیشود مگر آن که با قاتلان او بجنگیم، شمشیرها را تیز کنید و اسب و نیرو فراهم سازید تا فرا خوانده شوید.[۲]
پس از سخنان سلیمان، دیگر بزرگان شیعه و یاران امام علی(ع) نظیر مسیب بن نجبة فزاری، رفاعة بن شداد بجلی، عبدالله بن وال تمیمی و عبدالله بن سعد ازدی به سخنرانی پرداختند و سرانجام سلیمان بن صرد خزاعی به رهبری قیام برگزیده شد.[۳]
اهداف قیام
بنا بر سخنان و جلسات توابین، اهداف آنان در دو جهت بوده است:[۴]
خونخواهی از قاتلان امام حسین(ع)
سپردن حکومت به خاندان پیامبر اکرم(ص)
گردآوری نیرو
تشکیل جلسات هفتگی توابین در سال ۶۱ ه.ق به صورت پنهانی درباره شکل گیری جنبش، از تهیه نیرو گرفته تا موعد قیام در حضور سلیمان بن صرد برگزار میشد. آنان مخفیانه درون کوفه و قبایل اطراف به تهیه نیرو و اسلحه پرداخته و مقدمات جنگ را آماده میکردند.[۵]
به دنبال تشکیل سپاه، سلیمان بن صرد خزاعی در سال ۶۴ ه.ق نامههایی را به سعد بن حذیفه، رهبر شیعیان مدائن و مثنی بن مخرمه عبدی از بزرگان شیعه بصره مینویسد و آنان را به قیام فرا میخواند. شیعیان بصره و مدائن نیز در پاسخ به نامه سلیمان، آمادگی خویش را اعلام داشته و پذیرفتند که در قیام آنان شرکت کنند.[۶]
آغاز قیام
سلیمان بن صرد در ربیع الاول سال ۶۵ ه.ق قیام خود را شروع کرد. هرچند افراد زیادی وعده داده بودند که همراه وی میشوند اما سرانجام چهار هزار نفر در نخیله ،محل تجمع سپاه توابین، حضور یافتند.[۷]
نقل گردیده که مختار ثقفی، سلیمان را فاقد دانش سیاسی و نظامی میدانست و بخش عظیمی از شیعیان به این دلیل از سپاه سلیمان جدا شدند.[۸]
لشکر توابین در ۵ ربیع الاول از نخیله راهی دمشق شدند. هنگامی که سپاه به کربلا رسید، از اسبها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام(ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند.[۹] سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین(ع) و دشمن قاتلان او هستیم.[۱۰] توابین نیز به دعا پرداختند تا حال که توفیق شهادت در رکاب حسین(ع) نصیب آنان نشده است، خداوند از شهید شدن آنان پس از او محروم نسازد.[۱۱]
شروع پیکار
توابین قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه عین الورده اردو زد و پنج روز در آن جا به استراحت پرداخت. سلیمان در روز کارزار به تبیین پیکار و سفارشات جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم فرمانده سپاه «مسیب بن نجبه» است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.[۱۲] در ۲۵ جمادی الاول، دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد سهمگین بین توابین و لشکر شام آغاز شد.[۱۳]فرماندهی سپاه شام را عبیدالله بن زیاد بر عهده داشت. حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی الكلاع حميری، ادهم بن محرز باهلى، ربيعة بن مخارق عنوى و جبلة بن عبد الله خثعمى وی را همراهی میکردند.[۱۴]
عاقبت کارزار
پس از نبرد چهار روزه، بسیاری از توابین به شهادت رسیده، در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتند. فرماندهان توابین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و اندک باقیمانده آنان به فرماندهی رفاعه بن شداد بجلی مجبور به عقب نشینی شدند. توابین در مسیر بازگشت به شیعیان بصره و مدائن برخوردند که به یاری آنان آمده بود و پس از ابراز اندوه به شهرهای خود بازگشتند. پس از شکست توابین و رسیدن به کوفه، مختار ثقفی که در زندان به سر میبرد، به تمجید از سلیمان و شهدای قیام پرداخت و وعده داد که انتقام توابین را گرفته و به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کند.[۱۵]
سید حسین محمد جعفری در کتاب تشیع در مسیر تاریخ معتقد است اگر چه توّابین به ظاهر در برابر سپاه اموی شکست خوردند، اما توانستند برای نخستین بار تشکل منسجمی از شیعیان به وجود آورند و چون قیام آنان بر پایه تفکر شیعی و تحت تأثیر شهادت امام حسین(ع) شکل گرفته بود، توانست موجب پیشرفت تشیع شود.[۱۶]
پانویس
1.ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج ۶، ص۲۵، بیروت،دار صادر. ابن اعثم، احمد، کتاب الفتوح، ج ۶، ص۲۰۵ و ۲۰۶، دارالاضواء، ۱۴۱۱ ه.ق.
2.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،ج ۴۵، ص۳۵۵،بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ه.ق.
3.ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۶۰، بیروت،دار صادر، ۱۳۸۶ ه.ق.
4. سفاک امانی، محمدرضا ،قیام توابین (4)،فرهنگ کوثر 1379 شماره 41.
5. طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۳۰ و ۴۳۱.
6.مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص۳۵۵ و ۳۵۶.طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۲۹.
7.ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایة،ج ۸، ص۲۷۶ و ۲۷۷ ،بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ه.ق.
8.بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۶۷-۳۶۸.
9ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۷۸.
10.طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۵۶ و ۴۵۷..
11.ابو مخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین، ص۲۹۱، قم، مطبعة العلمیة، بیتا.
12. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۸.
13. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۲.
14 بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص ۳۷۰.
15. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۴ - ۱۸۶.
16.جعفری، محمدحسین، تشیع در مسیر تاریخ،ص۲۳۲ و ۲۳۳، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
به نقل از سایت ویکی شیعه دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت http://fa.wikishia.net
از دل سوزی برای حیوان خانگی تا ...
آدم ها
چه کوته فکرند کسانی که برای حیوانات خانگی دل می سوزانند اما قتل عام آدم ها دلشان را نمی لرزاند.