جسارت تنها گذاشتنت
19 مرداد 1398
با دو دست کوچکش مرا محکم چسبیده و با زبان کودکانه صدایم می کند . التماس در نگاهش موج می زند . ملتمسانه نرفتنم را فریاد می زند، آنقدر ملتمسانه که لحظه ای در موج نگاهش غرق می شوم. مدهوش و بیهوشش می شوم. دست و پا در موج نگاهش می زنم و فریاد رسی می… بیشتر »
نظر دهید »
یادی از بوسه ای که بر پای مادر زدی
19 مرداد 1398
اشکی از چشمم می چکد و سیلی بر گونه هایم جاری می شود لحظه ای از خاطرم می گذرد یاد مادرم، یاد بوسه ای که بر پاهای زیبایش زدم و یاد بهشتی که بر رویش قدم برمی دارد. چه حسی دارد، حس زیبای زندگی و شوری عشق را مزه مزه می کنم. اشکی که بر چهره سختی کشیده و رنج… بیشتر »
کنکور و شهدا زنده اند
08 تیر 1397
#کنکور #شهدا #شهیدان_زنده اند.… قبل کنکورش هادی رو خواب دید و ازش پرسید: من پزشکی قبول می شم ؟ هادی هم بهش گفت :نه…… اونم تا تقی به توقی می خورد می گفت : اقای هادی گفت که پزشکی قبول نمی شم. منم می گفتم: مگه هادی خداست؟ و تقدیر… بیشتر »
دست در دست ماکتی از پدر
07 تیر 1397
#به قلم خودم #قلم_خودم #تولیدی #تولیدی_به_قلم_خودم #روشنگری #جهاد_روشنگری #روشنگری_و_بصیرت_سیاسی #مدافعان_حرم #شهید #شهادت #بصیرت_افزایی #حکومت #حضرت_مهدی (عج) #مدافع_حرم ─┅═ঊঈ ? ঊঈ═┅─ ? مریم و ملیکاسادات دست در دست ماکت پدرشهیدشان… بیشتر »