درس های رمضان
درسهای رمضان در بیانات رهبری
?حضرت آیتالله خامنهای در خطبههای نماز عید سعید فطر سال ۱۳۸۶ در مصلی امام خمینی (رحمهالله) با اشاره به پنج درس مهم ماه رمضان فرمودند: «ماه مبارک رمضان برای ما درسهائی دارد؛ از قبیل درسهائی که انسان در یک تمرین عملی ویک کار دستهجمعی بزرگ فرا میگیرد». ۸۶/۰۷/۲۱
این پنج درس ماه رمضان عبارتند از:
۱- ارتباط با خدا و حفظ پیوند قلبی با محبوب
۲- حفظ اتحاد ملی با محوریت توحید
۳- سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران
۴- غلبه اراده انسان خداجو بر هوسها و لذات مادی
۵- غلبه دادن منافع دیگران بر منافع خود.
دعای شهادت
خدایا عاشقم کن
امروز سالگرد شهادت امیر حاج امینی بیسیمچی گردان انصار لشگر 27 محمدرسول الله(ص) متولد1340 است که 10اسفند1365 در عملیات کربلای 5 به فیض شهادت نائل آمد.
وصیت نامه شهید امیر حاج امینی:
سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.
بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم میدهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیدهام و آن در این جمله خلاصه میشود: خدایا! عاشقم کن.
از این که بنده بد و گنه کار خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم؛ جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام؛
یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟
دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم. لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام.
پس ای پروردگار من! اگر دوستم داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که… برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا مرنجان و خشنودم کن و مرا با خودت… .
دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد.
ای حسین!
ای مظلوم کربلا!
ای شفیع لبیک گویان! ندای هل من ناصرت را من نیز لبیک گفتم (به خواست او) شفاعتم کن و مگذار در این گرداب هلاکت هلاک گردم و ای خدا… .
بسیار بد و ضعیفم و در مقابل گناه، یارای مقاومت ندارم؛ زیرا هنوز نشناختمت و حتی در راه شناختت نیز زحمت نکشیده ام؛ زیرا ضعیف و پایبند به این دنیایم و نمی توانم از خوشی ها و آسایش های محض و پوشالی این دنیا دل بکنم و در راه شناختت سختی کشم؛ سختی ای که پر از شیرینی و لذت است؛ ولی افسوس که این سختی و حلاوت نصیبم نمی گردد.
خالقا! تو را به خودت قسم، تو را به پیامبران و امامان زجر کشیده و معصومت قسم، بسیار عاشقم کن.
اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمی شود و زیانی به تو نمی رسد.
همه آرزویم این است که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی
اگر چنین کنی، دیگر هیچ نخواهم؛ چون همه چیز دارم. می دانم اگر چنین کنی، از این بند، رهایی یافته و دیگر به سویت پر… .
خدایا! دل شکسته و مهربانم را مرنجان.
تو خود گفتی که به دل شکستگان نزدیکم؛ من نیز دل شکسته دارم.
ای کسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این وصیت نامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات دست یابند؛ البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است.
یا رب زِ کرم، بر من درویش نگر
هر چند نیَم لایق بخشایش تو
بر حال من خسته دل ریش نگر
حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛ زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا حسین و پیامدار او زینب باشید؛ هر چند که سختی و رنج های ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد. بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد….
شنبه 7/4/65
ساعت 5 بعدازظهر
بنده مخلص و گنهکار، امیر حاج امینی
سرباز اسلام
درود بر شیر مادرت که تو شیر نر را پرورید
گلستان باد دامن مادرت که تو همچون گلی را به ملت شریف ایران و به لاله زار بشریت تقدیم کرد.
تو سرباز اسلامی و قاتل تو یزید و امپریالیسم
آن سلسله ظلم جهانی
ننگ بر آنان
بی ثمر باد تسلیحاتشان
بریده باد قدرتشان
شهادتت ثابت کرد هر روز عاشوراست
و هر سربازی چون تو حر زمان
علمدار بی دست
آتش نشان احساس
قهرمان شجاعت
خلق در سوگت جامه می درد و بر سر تربتت سرود انقلاب و پیروزی می خواند
اسلام از داشتن همچو فرزندی به خود می بالد
از قطره قطره خونت بر دشتهای میهن شقایق می روید.
سوگند به آن روز (انتقام) که به خلق وعده داده شده
خشم پروردگار شدید است
این بشارت خداست
خشم پروردگار، مشت آهنین توست بر سر خصم
خشم پروردگار، پیروزی مستضعفان است بر امپریالیسم
هر مسلمان هم پیمان با بیداری
منور القلوب به شعله ایمان
قرآن به دست
و مسلسل در دست دیگر
می جنگد
تا برقراری قسط
در دامنه سبز ظهور
علمدار زمان
ای علمدار زمان
تو سوختی و عَلَم در مشتهایت رنگ خون گرفت
خون تو ای سیدالشهدای مقاومت دیواره کهنه کاخ سیاه را فرو خواهد ریخت.