شهید عبد الحسين برونسي
خانه ما آفتاب گیر بود. از اواسط بهار تا اوایل پاییز من وچند تا بچه قد ونیم قد، دایم با گرما دست و پنجه نرم می کردیم. فقط یک پنکه درب وداغان داشتیم. من نمی دانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی می دانستم حقوق او کفاف خریدن یک کولر را نمی دهد. یک روز اتفاقی فهمیدم از طرف سپاه تعدادی کولر به او داده اند تا به هر کس خودش صلاح می داند بدهد. بعضی از دوستانش واسطه شده بودند تا یکی از آنها را ببرد خانه خودش. قبول نکرده بود. بهش اصرار کرده بودند. گفته بود: این کولرها مال اون خانواده هاییه که جگرشون داغ شهید داره، تا وقتی اونا باشن، نوبت به خانواده من نمی رسه. شهید عبد الحسين برونسي
منبع : برگرفته ازپايگاه منبرك
شهید عبد الحسين برونسي
خانه ما آفتاب گیر بود. از اواسط بهار تا اوایل پاییز من وچند تا بچه قد ونیم قد، دایم با گرما دست و پنجه نرم می کردیم. فقط یک پنکه درب وداغان داشتیم. من نمی دانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی می دانستم حقوق او کفاف خریدن یک کولر را نمی دهد. یک روز اتفاقی فهمیدم از طرف سپاه تعدادی کولر به او داده اند تا به هر کس خودش صلاح می داند بدهد. بعضی از دوستانش واسطه شده بودند تا یکی از آنها را ببرد خانه خودش. قبول نکرده بود. بهش اصرار کرده بودند. گفته بود: این کولرها مال اون خانواده هاییه که جگرشون داغ شهید داره، تا وقتی اونا باشن، نوبت به خانواده من نمی رسه. شهید عبد الحسين برونسي
منبع : برگرفته ازپايگاه منبرك
تحصیل به سبک طلبگی
تحصیل به سبک طلبگی
تحصيل علوم اسلامي، نخستين قدم براي طلبه اي است كه بخواهد بر بام افتخار نشيند و هماي اوج سعادت بر سرش سايه افكند. در اين راه، یگانه توشه ای كه به كار او آيد همّت عالي است، وگرنه هرگز نخواهد توانست طالب چشمة خورشيد درخشان شود و به مقام اصلي خويش نائل آيد.
بدين ره هر که عالي همت آيد
سزاي قرب و وصل حضرت آید
اگرچه در اين مسير، شيوه ها و روش هاي مختلفي براي رسيدن به كمال مطلوب در پيش است، پرفايده ترين آنها پيمودن نردباني است كه شش پلة اساسي دارد:
1. پيش مطالعه: يعني مطالعة دقيق درس و علامت گذاري موارد مبهم. اين كار موجب در اختيار داشتن استخوان بندي كلي درس براي طلبه مي شود و اين امكان را به او می دهد كه از مجموعة درس شَمايي كلي را در ذهن خود بپرورد.
2. طاعت استاد: رشد و ارتقاي علمي طلبه جز با كسب فيض از حضور استاد كه به تأييد نظر، حل معماي شاگرد كند، ميسّر نيست. او بي همراهي خضرِ راه و بدون مدديابي از دولت رندان پاكباز، هرجا كه رود خرابات است و هرچه بخواند خرافات. طلبة زيرك همچون صيّادي تيزبين، با حضور قلب، در كمين لحظه ها می نشیند و با كمند افكني بر سر مجهولات خويش، در عين فروتني و احترام، به طرح پرسش از محضر استاد مي پردازد و روح تشنه و حقيقت طلب خود را تسكین مي دهد.
سعي نابرده در اين راه به جايي نرسي
مزد اگر مي طلبي طاعت استاد ببر
3. مطالعه: رعايت مراحل قبل، درس استاد را نيز به اشاره ای كوتاه، براي شاگرد قابل درك خواهد كرد؛ آري «تلقين و درس اهل نظر يك اشارت است». براي به خاطرسپردن درس، تكرار زياد مفيدترين شيوه است، كه گفته اند«الدَّرسُ حرف و التكرارُ الف» مطالعه و تكرار مباحث، اين امكان را به فرد مي دهد كه اگر هنوز برایش نكته اي مبهم يا ناقص وجود دارد رفع شود.
4. مباحثه: براي آن كه دانشي، در دل و جان خانه كند و مَلِكة وجود آدمی شود، مباحثه پس از مطالعه، كارسازترين روشي است كه بايد انجام داد؛ البته ضمن آنكه لازم است سطح هم مباحثه ای ها هرچه به هم نزديك تر باشد، بايد مَباحث و مُباحثه نه از سر تفنّن كه به قصد صاحب نظر شدن در آن درس باشد و با درس چنان عميق و نقّادانه برخورد كنند كه گويي قصد تدريس آن را دارند.
5. تنظیم نوشته ها: تنظيم و تدوين يادداشت هاي پيش و پس از درس و هنگام مطالعه و مباحثه و تکیه نداشتن بر قدرت حافظه، به ماندگاري مطالب خواهد افزود و فرد را در هنگام رجوع مجدّد، به آساني ياري خواهد كرد.
6. آموزش آموخته ها: تدريس فراگرفته ها از مهم ترين مراحل یادگیری است. این کار نقشي بسزا در رشد و پيشرفت طلبه دارد و به دو ركن اساسي وابسته است:
الف) مطالعة متن اصلي و كتاب ها و حواشي مربوط و يادداشت هاي دوران تحصيل؛
ب) تفكر در همة جزئيات درس و نحوة ارائة مطالب؛ چرا كه اگر استاد، خود مطلبي را درك نكرده باشد، قدرت تفهيمِ به مخاطب را نيز نخواهد داشت كه در اين صورت يقيناً سكوت او نافع تر از سخن اوست.
اگر مشك خالص نداري مگوي
ورت هست خود فاش گردد به بوي [1]
پی نوشت :
1. قنبرعلی تیموری، کوله پشتی طلبگی، ص 18.
حضرت امام صادق(ع) :
حضرت امام صادق(ع) :
الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ الرَّحِمِ. بحار الأنوار ج68، ص 357
محبتی که هدیه ایجاد می کند از محبت فامیلی بیشتر است.
طلبه + ازدواج + مشکلات =؟
داستان زندگي طلبگي، خود حكايتي است مثل حلواي لن تراني؛ فردي مي فهمد كه خودش هم اين شرايط را درك كرده باشد. ازدواج با شهريه اندك طلبگي با معادلات مادي و عرفي امري غير معقول و ناشدني است. امّا حوزه در نهاد و نهان خود معادلات زيادي دارد كه منحصر به خودش است. خيلي از طلّاب براي حتّي اقوام خود هم شرايط مالي خود را توضيح نمي دهند؛ چون دركش براي خيلي ها مشكل است. تازه برخي تهمت دروغگويي هم به آنها زده مي شود.
ازدواج يك طلبه در دوره مقدمات، بستگي به عوامل و شرايط مساعدي دارد:
1. درجه توكل طلبه و همسر او؛
2. اعتقاد به اين كه اهل علم روزيش تضمين شده است؛
3. اجتناب از چشم و هم چشمي و رسومات رائج؛
4. تلاش علمي و عملي طلبه(البتّه نبايد كاري انتخاب كند كه او را از مسير علم و تحقيق دور كند).
5. هماهنگي و همراهي خانواده طلبه و همسر او حمايت هاي عاطفي، هيجاني و مادي.
6. نازك نارنجي نبودن همسر و قدرت سازگاري با شرايط سخت.
7. مهاجر بودن طلبه يا سكونت در شهر خود (اجاره كردن منزل در شهرهاي كوچك يا زندگي با والدين در شهرهاي كوچك كه منزل ها بزرگ تر است راحت تر است).
8. و…
نكته:
استاد آيت الله ابراهيم اميني پيوسته به خانواده ها متذكر مي شدند كه اجازه بدهيد فرزندانتان ازدواج كنند. مدّتي در عقد باشند و محرم و با هم رفت آمد داشته باشند و بعد ايشان در منزل پدر يا دختر اقامت كنند و يا با هماهنگي و همياري،خانه اي اجاره اي مناسب برايشان گرفته شود. خانواده ها همان گونه كه در ايام مجردي مخارج فرزند خود را مي دادند بعد از ازدواج هم تا مدّتي اين كمك مالي را به فرزند خود بدهند. [1]
پی نوشت :
1. سایت گفتگوی دینی، بخش مشاوره و تربیت، بخش ازدواج، 26/07/1393.