شهید شاخص سال ۹۸
شهید شاخص 98
شهید مهندس امیر مهرداد
از بنیان گذاران جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف و مسئول گروه مهندسی شیمی دانشگاه بود.
وی در بخش مدیریت و پژوهش دپارتمان شیمی فعالیت میکرد و از این طریق کمک های خود را کهمبتنی بر دانش علمی او بوده به جبهه ارائه داده.از جمله دستاورد های علمی شهید میتوان به استخراج الکل از پسماندهای خون آزمابشگاه ها اشاره کرد.با توجه به تحریم های اقتصادی در زمان جنگ تولید و واردات الکل ایران دچار بحران شده بودکه به کمک روش ابداعی شهید مهرداد این مشکل تا حدودی رفع شد.انجام ده ها پروژه تحقیقاتی و خدماتی از جمله پروژه بیوگاز و طرح تولید برج تقطیر جهت سازمان انتقال خون ایران نیز از دیگر فعالیت های ارزشمند این شهید بزرگوار است اما روح ایثار و خدمات بیشمارش او را قانع نمی کرد .و سرانجام از طریق بسیج راهی جبهه ها شد و سرانجام نیز در عملیات والفجر4 در پنجوین عراق در13آبان سال62به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
? کتاب «بوی پدر»نوشته ی اعظم حمزه ای خسرقی از زاویه دید دختر شهید به روایت داستانی در34بخش می پردازد که جهشی در زندگی فرزندش است.
شهیده شاخص سال
شهیده عصمت پورانوری به عنوان شهیده شاخص سال98معرفی شد.
شهیده عصمت پور انوری از بانوان شهید دوران دفاع مقدس شهرستان دزفول است که در 19آذر سال1360در سن19سالگی در پی بمباران هواپیماهای دشمن بعثی به شهادت رسید.
او یکی از بانوان فعال انقلابی دزفول بود که پس از ازدواج پابه پای همسرش که از فرماندهان جنگ بود به رزمندگان کمک می کرد.
سیده رقیه آذرنگ درباره زندگی و زمانه این شهید به نام«عصمت»تالیف کرده است که شامل 7روایت از آغاز تا پایان زندگی شهید عصمت پورانوری است و در سال 95به چاپ رسیده است.
از ظلم تا فرج
آیا صِرف به ستوه آمدنِ مردم از ظلم، برای تحقق فرج کافی است؟
یک تصور عامیانه از ظهور، آن است که فکر کنیم صِرف به ستوه آمدن مردم از ظلم یا به اوج رسیدن جور، برای تحقق فرج کافی است و دیگر نیازی به آمادگی مردم برای «پذیرش عدالت» نیست.
در حالی که در میان مردمی که صرفاً از ظلم خسته شدهاند، ولی تحمل عدالت را هم ندارند، تشکیل یک حکومت عادلانه اصلاً حکومت ماندگاری نخواهد بود.
زمانی که مردم برای خلافت، به امیرالمومنین اصرار میکردند، حضرت امتناع می ورزیدند. علت اساسی امتناع حضرت این بود که هرچند مردم از ظلم خسته شده بودند، اما خواهان عدالت هم نبودند. آنها اساساً نه عدالت و لوازم آن را درست میفهمیدند و نه میتوانستند آن را تحمل کنند. خیلی بین این دو فرق است.
بخشی از کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه ؛ اثر علیرضا پناهیان
شب اول
اول هر چیزی همیشه پر از شور بوده و خواهد بود. اول روز، شب، ماه و سال حتی لحظه اول به وجود آمدن یک انسان و تولد او پر از هیجان است. اولین ساعات و لحظات از یک ماه خوب پر از برکات شورانگیزی است که انسان را به وجد می آورد. شستشوی بدن از زشتی ها به نیت شروع ماهی زیبا، غرق در راز و نیاز و شور جوشن گرفتن اوج شادمانه های شب اول است اگر همت کنی و توفیق عبادتی خالصانه را کسب نمایی.
چشم انتظار ظهور
سالیانی است که چشمانم در پنجره ای رو به فردای ظهور قاب است و عنکبوت ظلم تاری از هجران بر آن بسته و سال هاست برای آمدنت لحظه شماری می کنم.
یابن الزهرا ! ببین و نظاره کن چگونه ثانیه ها، لحظه ها، ساعت های در گذر ز هجر و فراقت بی حوصله اند! بیا مهدی جان بیا و معنای لحظه های بی قراریمان شو.
ای ماه چهارده ز پشت ابر غیبت بدر آی! حیف و صد حیف که دیدگان را شوق وصال است ولی چه سود که فروغ دیده نیست.
بیا یابن الحسن بیا و سرمه چشمان غمزده ز طوفان بلایمان شو. بیا تا سر بر آستانت نهاده و عقده دل بگشاییم. می میرم برای دمی که بانگی به گوش رسد و گوید :« ای منتظر غمگین مباش قدری تحمل بیشتر گردی به پا شد در افق گویی سواری می رسد»اما تنها سرمایه چشمهایم را نذر آمدنت می کنم و می گریم و می نالم تا به قدیمی ترین آرزوی دلم رسم و زیر مژگان نگاهت جان سپارم.
چه وجد برانگیز است اگر بانگ انا المهدی را ز کعبه عشق بشنوم و خالصانه گرداگردش طواف عشق به جا آرم.
فقط این را بدان امید دل های نومیدان که صبح ظهور را با سبد سبد گل یاس چشم در راهم.