محرم و مجرم
محرم و مجرم
«علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست »
قابل توجه من، تو، او، ما، شما وایشان:
قلب ما حرم خداوند است ، بیگانه را در این حرم اسکان ندهیم. روح ما دارای ظرفیت و گنجایش بی نهایت است و هیچ موجودی به این اندازه ظرفیت ندارد. به همین خاطر است که ما جانشین خداوند و آینه دار کمالات الهی می باشیم. در روایت آمده است:«قلبُ المؤمنِ عرشُ الرحمان؛ قلب و روح انسان مؤمن، عرش خدای رحمان است». و در روایتی قدسی خداوند می فرماید:«لایَسعَنی ارضی و لاسمائی بل یَسَعَنی قلبُ عبدی المؤمن؛ زمین و آسمان من گنجایش مرا ندارد، بلکه قلب بنده با ایمانم مرا در خود جای می دهد».در روایت از حضرت صادق(ع) آمده است:«القلبُ حرمُ اللهِ فلا تسکنْ حرمَ اللهِ غیرَ الله؛ دل جایگاه محترم و ارزشمند خداوند است پس نباید غیر خدا را در چنین جایگاهی نشاند».
شعار این هشدار
هرکجا محرم شدی چشم از خیانت بازدار
ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم می شود[1]
پی نوشت :
1. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني
رهنما کجاست
گم کرده ام نشان حرم رهنما کجاست
جا مانده ام ز قافله ها آشنا کجاست
پهن است دامن من مسکین و این امید
تا عابر قدیمی این جاده ها کجاست
گمنامی شهید ابراهیم هادی
بعد از نماز بود. با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم. با چند نفر از رفقا مشغول صحبت و شوخی و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید اما! لحظاتی بعد سکوتش را شکست. آقا ابراهیم ممنونم. زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب! بغض گلوی پیرمرد را گرفت بود . چشمانش خیس از اشک بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها به ما سر می زد. اما حالا! دیگر چنین خبری برای ما نیست. می گویند: شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها هستند. پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط می خورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بخوانم. ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی
شهید ابراهیم هادی
منبع : کتاب شهید گمنام (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
شهيد سيده طاهره هاشمي
من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید ، پیام می دهم که خواهم آمد و انتقام خون های نا به حق ریخته را خواهم گرفت . نگرانی من و تو ای خواهرم اینست که مبادا سازشی صورت گیرد و خون های شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم ، که ندای امام همان ندای اسلام است.
شهيد سيده طاهره هاشمي
منبع کلام شهدا:سايت آويني
امام مهدى(سلام الله علیه )
امام مهدى(سلام الله علیه )
الإمامُ العَسكَري سلام الله علیه] نُوراً ساطِعاً و قَمَراً زاهِراً اختارَ اللَّهُ لَهُ ما عِندَهُ فَمَضى عَلى مِنهاجِ آبائِهِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ؛ او نورى فروزان و ماهى درخشان بود كه خداوند آنچه را نزد خود بود براى او برگزيد. او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال كرد تا رحلت فرمود.
(بحار الأنوار: ج 53، ص 191)