شروع با بزرگی یا بزرگ شدن?!
16 دی 1395
لازم نیست بزرگ باشی تا شروع کنی، شروع کن تا بزرگ شوی… بیشتر »
نظر دهید »
اثرات صله رحم
16 دی 1395
امام باقر عليه السلام
صله رحم اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، بلا را دفع، حساب (قيامت) را آسان مى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.
صِلَةُ الاَرحامِ تُزكى اَلاَعمالَ و َتُنمى اَلاَموالَ و َتَدفَعُ اَلبَلوى وَ تُيَسِّرَ الحِسابَ و َتُنسِئُ فِى… بیشتر »
حکم دیه
16 دی 1395
حکم ديه در صورت علم اجمالى به قاتل س: در مورد علم اجمالى هرگاه جانى مردد بين دو يا چند نفر معين بوده و امکان اثبات جنابت از طريق قسامه وجود نداشته باشد آيا ديه بطور مساوى از اطراف علم اجمالى گرفته مىشود و يا از بيتالمال و يا با قرعه مسئول پرداخت ديه… بیشتر »
راه بستن و گشودن گناه و طاعت
16 دی 1395
امام صادق علیه السلام
درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشاييد.
أَغْلِقُوا أَبْوَابَ الْمَعْصِيَةِ بِالاسْتِعَاذَةِ وَ افْتَحُوا أَبْوَابَ الطَّاعَةِ بِالتَّسْمِيَة
الدعوات(راوندی) ص 52 ، ح… بیشتر »
شروع زندگی
16 دی 1395
زندگی ما با تولد شروع نمیشود؛ با تحول آغاز میشود. بیشتر »
هدایت و روح پرهیزگاری
16 دی 1395
سوره مبارکه محمد آیه 17 وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْواهُمْ وكسانى كه هدايت يافته اند، خداوند هدايتشان را بيفزايد و روح پرهيزگارى به آنان عطا كند. بیشتر »
هدیه خدا و من
16 دی 1395
زندگی هدیه خداوند است به ماو «نحوه زندگی ما» هدیه ماست به خداوند بیشتر »
پادشاه دوراندیش
16 دی 1395
سلطنت پادشاه دوراندیش !
مرد فقيري به شهري وارد شد، هنوز خورشيد طلوع نکرده بود و دروازه شهر باز نشده بود. پشت در نشست و منتظر شد، ساعتي بعد در را باز کردند، تا خواست وارد شهر شود، جمعي او را گرفتند و دست بسته به کاخ پادشاهي بردند، هر چه التماس کرد… بیشتر »
از ادای قرض خدا تا قرض دیگری
16 دی 1395
داستان آموزنده حلوای نسیه!
مردي از حلوافروشي درخواست کرد تا يک کيلو حلوا به او نسيه بدهد، حلوافروش گفت: بچش که حلواي عالي است.
مرد گفت: من روزه هستم و قضاي روزه سال پيش را دارم.
حلوا فروش گفت: به خدا پناه مي برم از اين که با تو معامله کنم. تو قرض… بیشتر »
همسایه حسود و بخشش حسادت
16 دی 1395
داستان کوتاه همسایه حسود
روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت.
در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می… بیشتر »