سرپرستی خدا
سوره مبارکه شوري آیه 31 وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ و شما نمى توانيد (خدا) را در زمين به عجز آوريد (و از سلطه او خارج شويد) و براى شما از غير خداوند هيچ سرپرست و ياورى نيست. ? @ShamimYass
ثمره تلاش
آيه شماره 39 از سوره مبارکه نجم
وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى
و اينكه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست،
1- هستى، میدان تلاش و كار و نتیجه گیرى است. «و أن لیس للانسان الاّ ما سعى»
2 - ما مكلّف به انجام وظیفه ایم، نه حصول نتیجه. سعى و تلاش وظیفه ماست. «الاّ ما سعى»
زن و مرد
آيه شماره 13 از سوره مبارکه حجرات
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ
اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است
1- مرد یا زن بودن، یا از فلان قبیله وقوم بودن، ملاك افتخار نیست كه اینها كار خداوند است. «خلقنا، جعلنا»
2- تفاوت هایى كه در شكل و قیافه و نژاد انسانها دیده مىشود، حكیمانه و براى شناسائى یكدیگر است، نه براى تفاخر. «لتعارفوا»
3- كرامت در نزد مردم زودگذر است، كسب كرامت در نزد خداوند مهم است. «اكرمكم عنداللّه»
4- قرآن، تمام تبعیض هاى نژادى، حزبى، قومى، قبیله اى، اقلیمى، اقتصادى، فكرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و ملاك فضیلت را تقوا مىداند. «ان اكرمكم عنداللّه أتقاكم»
5 - برترىجویى، در فطرت انسان است و اسلام مسیر این خواسته ى فطرى را تقوا قرار داده است. «انّ اكرمكم عنداللّه أتقاكم»
6- ادّعاى تقوا و تظاهر به آن نكنیم كه خدا همه را خوب مىشناسد. «علیم خبیر»
خدا و آمرزش گناهان
سوره مبارکه شوري آیه 25 وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ و اوست كه توبه را از بندگانش مى پذيرد و از گناهان در مى گذرد و هر چه را انجام مى دهيد مى داند. ? @ShamimYass
بدگمانی ممنوع
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است؛ و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد؛ و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است!
1- ایمان، تعهّدآور است و باید از یك سرى افكار و اعمال دورى نماید. «یا ایّها الّذین آمنوا اجتنبوا…» (ایمان، با سوء ظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست.)
2- براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب كنیم. (بنابراین از آنجایى كه برخى گمان ها گناه است، باید از بسیارى گمان ها، دورى كنیم.) «اجتنبوا كثیراً… انّ بعض الظن اثم»
3- در جامعه ى ایمانى، اصل بر اعتماد، كرامت و برائت انسانها است. «انّ بعض الظن اثم»
4- براى جلوگیرى از غیبت باید زمینه هاى غیبت را مسدود كرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیرى و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهى كرده است.) «اجتنبوا كثیراً من الظن… لاتجسسوا ولا یغتب»
5 - غیبت و بدگویى از دیگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامى كه باشد.«لایغتب…» («احدكم» شامل كوچك و بزرگ، مشهور و گمنام، عالم و جاهل، زن و مرد و… مىشود.)
6- مردم باایمان، برادر و هم خون یكدیگرند. «لحم اخیه»
7- همان گونه كه مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصى كه مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد. «میتاً»
8- غیبت كردن، نوعى درّندگى است. «یأكل لحم اخیه میتاً»