رونمایی کتاب اتوبوس شماره هشت
? سید حامد عزیز، ای همسفر روزهای پر از خاطره، روزها گذشت و ایام سپری شد و برنامه ریزیهایمان تغییر کرد.
بی آنکه متوجه علت ها بشویم. به خود که آمدیم به روزهایی رسیدیم که از یک سو ایام استکبار ستیزی است و از دیگر سو ایام شهادت غریب مدینه و بدون شک خودت ما را به اینجا دعوت کرده ای تا هم از غربت بگویی و هم از تسلیم نشدن در برابر ظلم و ظالم…
?با همت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در جنوب شرق استان تهران و موسسه فرهنگی رسول آفتاب برگزار می شود:
مراسم رونمایی از کتاب « #اتوبوس_شماره_هشت »
خاطرات روحانی عزیز مرحوم سید حامد حسینی
به قلم حسن عاطف ضمیر
زمان: سه شنبه، مورخ ۱۵ آبان، ساعت ۱۵
مکان: امامزاده عبدالله«ع» روستای دمزآباد آبباریک.(کنار مزار سیدحامد عزیز و گلزار شهدا)
خجالت جا ماندن
برای زیارت نرفته های #اربعین_کربلا
عمری دل من میل زیارت دارد
بر روضه ی تو عجیب عادت دارد
ویزای حرم برای من جور کنید
جا ماندن از حرم خجالت دارد
دل شکسته رو بهتر می خرند
گفتند: دل شکستن هنر نمی باشد تا توانی دلی بدست آور ولی گاهی دل شکسته رو بهتر و بیشتر و بالاتر می خرند آره تو دستگاه خدا و اهل بیت(ع) دل شکسته خریدنی ترین کالاست پس این را گذاشتم تا دل اونهایی که نمیتونن امسال برن بیشتر بشکنه. البته اگر دلتان شکست و برات کربلات را خواستی منم فراموش نکن به رسم رفاقت رفیق ? ? ?
ان شاءالله ازقافله #اربعین جانمونیم ? ?
حسن عباسی
⭕️ برای استاد #حسن_عباسی عزیز
✍ محسن مقصودی
? راستش را بخواهید از خبر زندان رفتن استاد حسن عباسی خوشحال شدم.
? در این دو دهه ای که از دوران دانشجویی تا کنون می شناسمشان گمان می کنم یکروز هم استراحت نکردهاند…
بیست ساله بودم که اولین بار در یک اردوی دانشجویی در مشهد دیدمشان، هتل نرفته بودند و 6:30 صبح مستقیم به حسینه دانشجویان آمده بودند، خودشان تک تک بچه ها را از خواب بیدار کردند، با شوخی و کشتی و… چقدر صمیمی و دوست داشتنی. و همین آغاز ارادت ما بود. در این سالها چند باری به منزلشان رفتیم، زندگی بسیار ساده، کم خرج و عجیب برای ما.
? چندین بار که برای مشورت در موضوعی خاص و یا مصاحبه برای مستندها تماس می گرفتیم همیشه تا پاسی از شب در حال سفر و سخنرانی در یکی از دانشگاه های کشور بودند. معمولا حدود 12 شب خودشان تماس می گرفتند و نیم ساعتی با روی باز و پر انرژی صحبت می کنند. گویی سوخت جت دارند این انقلابی ها و افسوس که برخی می خواهند موتور انقلاب سوخت جت نداشته باشد.
? استاد حسن عباسی در دفاع از انقلاب و در جدال با لیبرال های چپ و راست خستگی ناپذیر است… روشنگری ها و سخنرانی هایش در دو دهه اخیر در اقصی نقاط ایران خار چشم منافقان داخلی و خارجی است.
زندان رفتنش هم رسوا کننده لیبرالهایی است که شب و روز از آزادی بیان دم می زنند و در عمل..
? در کنار این خوشحالی می ماند تاسف ما برای مظلومیت همیشگی بچههای انقلاب که گویی عادت کرده اند به اینکه روشنگری هایشان بدون هزینه نماند… هم برای حفظ انقلاب عاشقانه بجنگند و هم تاوان این عاشقی را بدهند، هم از بی بی سی و من و تو و تفاله های داخلیشان، فحش بخورند و هم از دستگاه های رسمی کشور.
استاد عزیز!
این چند ماه استراحت اجباری و عاشقانه در زندان، گوارایتان باد…. گر چه میدانم در زندان هم جهاد را ادامه می دهید و دشمنان انقلاب را ناامید می کنید.
? محسن مقصودی، مجری برنامه ثریا
گوشه ابروی عمه
حالا که با سر آمدهای سوی عمه
آرام سر بگذار بر زانوی عمه
حالا که ای کشتی، تو را درهم شکستند
پهلو بگیر آرام پس پهلوی عمه
از کوفه که با خطبه لشگر را بهم ریخت
دیگر نمی آیند رو در روی عمه
دست مرا در دست های خود نگه داشت
هر قدر ضربه خورد بر بازوی عمه
نه معجری دارم نه روبند درستی
خیلی خجالت میکشم از روی عمه
غصه نخور، چون درحجاب نور بودیم
چشمی نیفتاده است بر گیسوی عمه
گفتم سر تو سنگ خورد، آنجا که دیدم
خون میچکد از گوشه ابروی عمه