مهدی جان شهادتت مبارک.
امروز مصادف است با روز شهادت سرلشکر مهدی زین الدین ، مهدی جان شهادتت مبارک.
بهترین یاران
یارانِ با وفای امام حسین چه خصوصیاتی داشتند که بی نظیر شدند و حتی یارانِ حضرت مهدی به پای آنها نمیرسند؟
پیروان هر مكتبی، بهترین گواه بر اصالت و ژرفا و توان سازندگی هدایت آن مكتب است. خاندان و یاران امام حسین در میدان وفا، ارادت، عشق و فداكاری، گوی سبقت را از همه ربودند. آنان در آسمان فضیلت و عظمت چنان درخشیدند كه روشنی بخش زندگی انسانها گردیدند و نام پاك آنها زینت بخش محفل آزادگان و پاكان گردید.
در معرفی و بیان بزرگی و كمال آنان سخن مولای آنها در عصر تاسوعا كافی است كه فرمود: «اما بعد، فانی لااعلم اصحابا أوفی و لاخیرا من اصحابی و لا اهل بیتی أبر و أوصل من اهل بیتی، جزاكم الله عنی خیرا»؛ «بعد از حمد و ستایش الهی میگویم: بی تردید من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود و خاندانی نیكوكارتر و مهربانتر از خاندان خود سراغ ندارم. خداوند از طرف من به شما پاداش نیكو میدهد.(۱).
در زیارتی درباره یاران امام حسین چنین میخوانیم: «أنتم سادت الشهداء فی الدنیاو الاخرة : شما در دنیا و آخرت بزرگ و سرور شهیدان هستید».(۲).
در قسمتی از زیارتی كه از حضرت صادق نقل شده، آمده است: «أنتم خاصة الله اختصّكم الله لابی عبد الله: شما خاصان درگاه الهی هستید. خداوند شما را ویژه ابا عبد الله قرار داد».(۳). تعبیر بلند و ژرف «خاصة الله» در مورد یاران سید الشهدا بیانگر منزلت رفیع مقام والای آنان است.
اما ویژگی های اصحاب حسین بن علی که سبب شد تا امام در وصفشان فرمود: من اصحابی با وفاتر و نیکوتر از یاران خود نمی شناسم؟
اولا: انتخابی که اصحاب و اهل بیت امام نمودند سخت ترین و دشوارترین انتخاب ها در تاریخ بشریت بود. زیرا از نظر عده و تعداد نفرات، ۷۲ تن در برابر ۳۰ هزار و از نظر عُده و امکانات قابل قیاس نبودند پس اصحاب امام حسین یک گزینه در پیش رو داشتند: شهادت.
ثانیا: اصحاب امام با اینکه جان خود را در خطر می دیدند ولی هرگز به آن فکر نمی کردند بلکه آنچه برای آنان از جان عزیزتر بود حفظ سلامتی امام بود… در ظهر عاشورا آنگاه که امام به نماز خوف ایستاد، سعیدبن عبدالله در برابر امام ایستاد تا تیر به امام اصابت نکند و آن قدر تیر خورد تا به زمین افتاد و آن گاه و در همان حال که به زمین افتاده بود به امام گفت: ای فرزند رسول خدا! آیا وفا کردم؟
ثالثا: اصحاب امام حسین فرصت بیرون رفتن از این بحران و نجات از مرگ را داشتند ولی هرگز از چنین فرصت هایی استفاده نکردند و در کنار امام تا آخرین لحظه باقی ماندند.با اینکه امام در شب عاشورا بطور جدی از آنها خواستند که از این معرکه جان خود را نجات دهند و حتی هر کدام از آنها یکی از اهل بیت آن حضرت را هم با خود ببرد،با این حال آنان سخنانی بر زبان جاری کردند که بیانگر اوج ایثار و فداکاری و وفاداری آنان را نشان داد.
رابعا: اصحاب امام در موقعیتی سیاسی و فکری قرار گرفته بودند که اگر از ایمان کامل برخوردار نبودند قطعا از امام فاصله می گرفتند زیرا که اکثر جهان اسلام در برابر بحران موجود سکوت اختیار کرده بودند و از امام حمایت نمی کردند و آنهایی هم که همسو با امام بودند راه های دیگری را برای مبارزه پیشنهاد می کردند.در چنین شرایط پیچیده سیاسی این اصحاب امام بودند که سخت خود را متعبد به مواضع فکری امام نشان دادند.
و شاید دلیل برتری اصحاب امام حسین حتی بر اصحاب امام زمان از این جهت باشد که اصحاب امام زمان الگویشان اصحاب امام حسین می باشد،و اصحاب امام حسین با وفاداریی که از خود نشان دادند برای همیشه تاریخ، الگویی شایسته برای آزادی خواهان و پیروان حق و حقیقت بر جای گذاشتند و به همگان ثابت کردند که می توان تا آخرین قطرۀ خون از حق و حقیقت دفاع کرد و عقب ننشست.
پی نوشتها:
(۱). بحارالانوار: ج ۴۴، باب ۳۵؛ ر.ك: فروغ شهادت، ص۱۹۲.
(۲). كامل الزیارات، باب۷۹، ص۱۹۶.
(۳). همان، ص۲۴۲ از زیارت ۱۸.
آخرين نماز امام حسین(ع)
امام حسین در روز عاشورا نمازشان را به چه صورتی اقامه کردند؟
در میدان جنگ و جایی كه خوف و خطری انسان را تهدید كند نماز به صورت نماز خوف خوانده می شود كه مثل نماز مسافر شكسته است ؛ یعنی ،نمازهای چهار ركعتی دو ركعت خوانده می شود و مستحبات آن هم لازم نیست خوانده شود و طبق نقل منابع تاریخی امام حسین (ع ) هم نماز ظهر عاشورا را به صورت نمازخوف خواندند.(۱)
روایت شده است که:«امام به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله دستور دادند که بایستند تا اینکه نماز ظهر را بخوانند،پس آندو جلوی حضرت ایستادند و حضرت با نیمی از اصحاب خود نماز خوف به جای آورد.(۲)
مقصود از نماز خوف این است که در حال جنگ نیمی از رزمندگان یا بخشی از آنان رکعت اول امام جماعت را با جماعت و رکعت دوم را فوراً فرادی تمام می کنند و بجای سایر رزمندگان بر می گردند و بقیه به رکعت دوم امام جماعت می رسند و رکعت دومشان را فوراً فرادی به انجام می رسانند و بجای خود بر می گردند و به نظر می رسد رکوع و سجودشان نیز با ایماء و اشاره می باشد نه کامل.(۳)
پی نوشت ها:
(۱). نفس المهموم،شیخ عباس قمی،ترجمه علی نظری منفرد،ص۳۳۹،به نقل از:تاریخ طبری،ج۷ص،۳۵۰ ؛کامل ابن اثیر،ج۴ص۷۱.
(۲). لهوف،سید بن طاوس،ص۹۷.
(۳). مقتل ابی مخنف،نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا،محمد هادی یوسفی غروی،ترجمه جواد سلیمانی،ص۱۷۲.
http://www.soalcity.ir/node/2363
دفن شهدای کربلا
السَّلَامُ عَلَى الْأَجْسَامِ الْعَارِيَةِ فِي الْفَلَوَات
اجساد شهدای کربلا پس از چند روز و توسط چه کسانی دفن شدند؟
شهادت امام حسین(ع) و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه. ق)، بوده است و دفن بدن مطهر آن حضرت و اجساد مطهر شهدای کربلاء روز پس از عاشورا توسط گروهی از مردان قبیله بنی اسد که در بیابانهای اطراف آن محل سکونت داشتند انجام شده است. وقتی لشکر عبیدالله زیاد به سوی کوفه حرکت کرد بدنهای پاک و مطهر امام حسین(ع) و اصحاب یاران باوفایش به صورت بسیار جگر خراشی روی زمین باقی مانده بود و کسی جرأت نمی کرد آنها را دفن کند، تا این که زنان قبیله بنی اسد مردان خود را مورد شماتت قرار دادند و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند. به دنبال آن مردان قبیله بنی اسد برای دفن آمدند ولی چون بدن ها پاره پاره بود بدنها را نمی شناختند و در حالت تحیر و تردید باقی ماندند، در این هنگام امام سجاد (ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن می کردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد (ع) خود را به آنان معرفی کردند..
عبداالرزاق الموسوی المقرم ، مقتل الحسین، ص 414؛ محمد باقر ملبوبی، الوقایع و الحوادث، ج 4، صص 59 ـ 60 ـ 61 ؛ مروج الذهب،ج 3،ص 63.
انگشتر امام
انگشتر امام
انگشتر امام حسین بعد از دزدیده شدن به چه كسی رسید؟
در روایتی در امالی صدوق آمده است :
شیخ صدوق از محمد بن مسلم روایت كرده است كه او گفت: از امام صادق سوال كردم از انگشترحسین بن علی(ع) كه به دست چه كسی افتاد؟ و به آن حضرت عرض كردم كه: من شنیدم كه آن انگشتر مانند چیزهای دیگر غارت شد، امام صادق (ع) فرمود:«چنین نیست كه گفته اند؛ بلكه حسین بن علی(ع) به فرزندش علی بن الحسین(ع) وصیت كرد و انگشترخود را در انگشت او نمود، و امر خود را به او واگذار كرد همان گونه كه پیامبر (ص) با امیرالمومنین (ع) چنین كرد، و امام علی(ع) با حسن (ع)و امام حسن (ع) با حسین(ع) انجام داد. سپس آن انگشتر به پدرم بعد از پدرش رسید، و از پدرم به من منتقل گردید. و آن اكنون نزد من است ومن آن را هر جمعه به دست می كنم و با آن نماز می خوانم.
محمد بن مسلم گوید:من روز جمعه بر آن حضرت وارد شدم و آن حضرت مشغول نماز بود، هنگامی كه از نماز فارغ شد دست خود را به سویم كشید ومن در انگشت آن حضرت انگشتری دیدم كه نقش آن «لا اله الا الله عُدَّةٌ للقاء الله» بود،پس فرمود: این انگشتر جدّم ابوعبدالله حسین بن علی (ع) است».
این روایت در بحار الأنوار ، ج۴۳، ص: ۲۴۸ نیز نقل شده است.
پی نوشت:
[۱]. أمالی الصدوق،ص۱۴۴ ، المجلس التاسع و العشرون.
http://www.soalcity.ir/node/782