حضرت زهرا (س) پس از خاکسپاری پدر
هجرت ناخواسته
علت هجرت پیامبر گرامی اسلام به مدینه چه بود؟
علت هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه را می توان در این موارد ذکر کرد:
1. یکی از علت های هجرت پیامبر گرامی اسلام آزار و اذیت کفار قریش بود. گرفتاری ها و دشواری هایى که مشرکان در سر راه مسلمانان ایجاد می کردند روز به روز افزایش می یافت؛ از این رو پیامبر خدا به مسلمانان رخصت داد به مدینه هجرت کنند. مسلمانان به مدینه رفتند و در خانه هاى انصار ساکن شدند.
2. پیامبر (ص)در شبی این هجرت را آغاز کرد که قریش تصمیم به قتل او داشتند و ظاهر امر چنین است که اگر پیامبر نمی رفت، در آن جا کشته می شد.
3. پیامبر (ص) سیزده سال در مکه بود و هرچه که باید در مکه به دست می آمد، به دست آمده بود. مکه دیگر جایی برای پیشرفت اسلام نداشت. اگر اسلام تنها در مکه می ماند، تنها معدود مسلمانان این شهر بودند که پیرو این دین می شدند که ممکن بود با گذشت زمان، اثری از آنان نیز باقی نماند. (امین عاملی، سید محسن، سیره معصومان(ترجمه أعیان الشیعة)، مترجم، حجتی کرمانی، علی، ج 1، ص 78، تهران، سروش، چاپ دوم، 1376ش.)
مسیر نورانی حرکت امام رضا(ع)
امام رضا (ع) در مسیر حرکت از مدينه تا خراسان از چه مناطقی عبور کردند؟
در كتب تاريخى مسيرى كه مامون تاكيد داشت حضرت رضا (ع) را از آن عبور دهد يكى از راههاى متداول آن زمان به شمار مى رفت و آن از مدينه به بصره و از طريق اهواز به فارس و سپس از راه كوير و بيابان ميان ايالت هاى فارس و خراسان مى گذشت و به مرو ختم مى شد. (مدينه معدن نقره نباج بصره اهواز بهبهان فارس يزد خراسان)
البته در منابع راه ديگرى نیز آمده است كه در آن زمان متداول بوده و از مدينه به سمت كوفه و بغداد مى رفت و سپس از آن جا به سمت رى، قم و خراسان و بالاخره به مرو منتهى مى شد. اما این مسیرباتوجه به عبور از دو شهر كوفه و قم و اینکه این دو شهر مركز تجمع شيعيان در آغاز قرن سوم اسلامى بود و عبور امام رضا از اين دو شهر مى توانست به قدرتمندى شيعيان اين نواحى و شورش احتمالى آنان بيانجامد، لذا احتمال بردن امام ازاین مسیر بعید است.
جهت مطالعه بيشتر رجوع كنيد به:
- جغرافياى تاريخى هجرت امام رضا از مدينه تا مرو نوشته جليل عرفان منش
خشنودی عمومی از امام رضا(ع)
آیا درست است که می گویند لقب رضا(ع) را مامون به امام هشتم داده است؟
اين لقب ريشه دینی دارد، امام كاظم( عليهالسلام) پيوسته فرزند خود را رضا خطاب مى كرد و مى فرمود:«قلْتُ لِوَلَدِىَ الرِّضَا….» (1)
احمد بزنطى به حضرت جواد(عليهالسلام) عرض كرد: عده اى از مخالفان شما خيال مى كنند مأمون پدر شما را به رضا ملقب ساخته است، زيرا آن حضرت ولايتعهدى او را پذيرفت و متعهد خواسته او شد. امام فرمود: به خدا سوگند اينان مردمى بدكار و دروغگو هستند و خيال نابجايى كرده اند، بلكه خداى متعال او را رضا ناميده اند زيرا آن حضرت در آسمان مرضى خدا و در زمين مورد خشنودى حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) و ائمه هدی (عليهالسلام) بود. بزنطى پرسيد: از كجا چنين لقبى مخصوص پدر بزرگوار شما شده، با آنكه پدران و اجداد شما همگى مرضى خدا و رسول و ائمه طاهرين بوده اند؟ فرمود: علت اينكه پدر من از ميان تمام ائمه بدين پايه ارتقا يافته، اين بود كه دوست و دشمن از وى خرسند بودند، ليكن پدران او هرگاه مورد توجه و علاقه دوستان بودند، دشمنان از آنها رضايتى نداشتند. (2)
پى نوشت ها:
1. بحارالأنوار، ج 49، ص 2
2.معانى الاخبار، ج 1، ص 6
انفاق
آيه شماره 215 از سوره مبارکه بقره
يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ
از تو سؤال مى كنند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: «هر خير و نيكى (و سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى كنيد، بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند از آن آگاه است.( لازم نيست تظاهر كنيد، او مى داند)
1- انفاق، شامل كارهاى كوچك و بزرگ مىشود. «من خیر»
2- مال و دارایى دنیا، در دست افراد با ایمان، مایه ى خیر است. «من خیر»
3 - انفاق باید از چیزهاى خوب ومرغوب باشد. «من خیر»
4- انفاق، تنها در امور مالى نیست، هر نفع و بهره اى را در برمى گیرد. «من خیر»
5- بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فللوالدین و الاقربین…»
امروز روز جهانی وقف است می توان با انفاق کتاب در ترویج این سنت حسنه گامی موثر برداشت.