انواع روزه واجب
انواع روزه واجب
روزه های واجب عبارتند از :
1. روزه ی ماه مبارک رمضان.
2. روزه ی قضا.
3. روزه ی کفاره.
4. روزه ی قضای پدر و (بنابراحتیاط واجب) مادر بر پسر بزرگتر
5. روزه ای که به واسطه ی نذر و عهد و قسم واجب شده است.
6. روزه ی روز سوم از ایام اعتکاف.
7. روزه ی جایگزین قربانی در حج تمتع
? آیت الله خامنهای، رساله مصور، ج2، ص 236
تعریف رمضان
آیت الله خامنه ای:
رمضان در لغت به معنای شدّت گرما و تابش آفتاب بر سنگ و شن است.
امّا در اصطلاح، رمضان نام ماه نهم از ماه های عربی و ماه روزه اسلامی و ماه نزول قرآن است.
امام سجاد علیه السلام در توصیف ماه مبارک رمضان می فرماید: سپاس خدای را که از جمله آن راه های هدایت، ماه خود، ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهی که قرآن را در آن نازل کرد، برای هدایت مردم … و مشخص شدن حق از باطل.
شب اول
اول هر چیزی همیشه پر از شور بوده و خواهد بود. اول روز، شب، ماه و سال حتی لحظه اول به وجود آمدن یک انسان و تولد او پر از هیجان است. اولین ساعات و لحظات از یک ماه خوب پر از برکات شورانگیزی است که انسان را به وجد می آورد. شستشوی بدن از زشتی ها به نیت شروع ماهی زیبا، غرق در راز و نیاز و شور جوشن گرفتن اوج شادمانه های شب اول است اگر همت کنی و توفیق عبادتی خالصانه را کسب نمایی.
روزگار زینبی
دوست دارم بنویسم از روزگار پر حزنت. از روز ولادتت که پر ز رحمت کردی خانه ای را که قبل از دو پسر آن را پر از نعمت کرده بود. وقتی به دنیا آمدی آغوش پدر پذیرایت شد. پدری از جنس نور که تو را با بوسیدن غرق نور کرد. مادر از پدر خواست که بر رحمت نازل شده نامی نهد. ولی پدر بر پدربزرگ پیشی نگرفت. زینب نام گرفتی از سوی پروردگار چرا که پدرت زینت آسمان و زمین است و تو زینت بخش پدر. وای چه موسمی شده تولدت. موسم سرور دو برادر از خواهردار شدن، دو برادر از شباب اهل جنه. چه می گذرد بر دل این مادر که ام المصائب لقب می گیری. دلم آشوب شد از نوشتن و مرورش.
آری زمانی که پدربزرگ مغز بادام را در بغل گرفت صورت بر صورتش نهاد و اشک بر گونه هایش جاری شد. ناگاه مادر پدرش را می نگرد که می گرید. با دل آشوبه ای شدید علت گریه را از پدر جویا می شود.
پدر رو به دخترش می کند و از سرنوشت غمبار این رحمت الهی پس از مرگ خود و او می گوید. از هجوم مشکلات دردناک به او پس از مرگشان و مصائبی که به خاطر رضای الهی متحمل می شودپرده برمی دارد. پدربزرگ غرق در مصائبی که در آینده در جلوی چشمانت خواهی دید بر چهره معصومانه ات خیره شده و آرام می گرید و از ثواب گریستن بر تو سخن می گوید. آری چه ثوابی بالاترین از این که چشمی که بر شما می گرید، ثواب گریه بر حسنین نصیبش گردد.
مصیبت نامه ای در پیش داری پدربزرگت که می رود مادر اولین کسی است که به او می پیوندد. پدر و برادری چون حسن را زدست می دهی با سرنوشتی غم انگیز. اوج مصائبت در صحرای کربلا، زیر سم اسبان، بالای نیزه ها و دیدن خیزرانی که بر لب های خونین برادر فرود آمد بود. ولی خود عالیت آن چنان رشد کرده است که دئانت یزید جوابی جز ما رایت الا جمیلا ندارد. دوری دردانه برادر را در خرابه طاقت نمی آوری به سویش پرواز می کنی، پروازی به پهنای ابدیت. چه می شد که بر خود می دیدم که پشتوانه انقلابی جهانی باشم، با تاسی از ام المصائب. چه می شد اگر پشتوانه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) می شدیم با کوله باری از مقاومت، ایثار و گذشت در پیاده نظام و آمادگی برای ظهور آسمانیش.
1-خطابه زینب کبرى (س) پشتوانه انقلاب امام حسین (ع) صفحات 55 - 57 اثر دانشمند محترم محمد مقیمى از انتشارات سعدى ، به نقل از طراز المذهب ، ص 32 و 22.
2- الخصائص الزینبیه ، ص 155 ناسخ التواریخ زینب (س) ص 47
دخترا بابایی اند
دست در دستان تو و این گونه پر می کنم جای خالیت را با سپردن دست های سردم به ماکتی از تو. چه زیباست بودنت و احساس داشتنت حتی اگر ماکتی باشد که تو را متعلق به من کند و این گونه احساس مالکیت می کنم. تو را ایستاده در کنارم همچون گذشته احساس می کنم. احساسی که با تو و با حضور این چنینیت جان می دهد به دستان خالی از احساسم بابا .
بابا یادت رهایم نمی کند و غرق در احساس با تو بودن همسفر بوسه های عاشقانه ات می شوم در روزهای بی تکرار سرنوشت.
پدر واژه ای پر امید که در این لحظه از یادش و یادآوری شیرینی نگاهش سیراب می شوم و مرا و احساسم را با خود می برد به روزهای زیبای بودنش. هر دو همسفر روزهای بی تکرار می شویم به دور از غروبهای سربی شهرهای دور. غرق می شویم در موج نگاهش، نگاه آخرینی که شیرین ترین هدیه بود به دخترکانی که اوج شادیشان بوسیدن و بوییدن پدر بود.
چه می شود گفت، به پدری که راه حق را برگزید. در این لحظات باور عمارگونه ات را محتاجیم. تو نیستی اما رهایمان نکردی و نمی کنی. یک جرعه آب روی آتش دل می ریزم و بغض هایم را با جرعه ای آبِ اطاعت از ولی فرو می دهم.
─┅═ঊঈ ? ঊঈ═┅─
? مریم و ملیکاسادات دست در دست ماکت #پدر #شهیدشان سیدسجادروشنایی #شهادت بهمن 94/سوریه
─┅═ঊঈ ? ঊঈ═┅─
روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.