کاش کبوتر...
12 اسفند 1397
نظر دهید »
آرزوی من
12 اسفند 1397
رقص خون
12 اسفند 1397
گاهی رقص خون باید کرد.
گاهی در موج خون باید خفت.
گاهی به ملائک باید پیوست.
گاهی عشق را باید تفسیر کرد.
گاهی در موج خون باید افتاد از اهواز تا خاش، از خرمشهر تا خزر.
ولی این کشتن ها زنده می کند دلهای مرده را.
بکشید جوانانمان را در چهل سالگی درخت پیر جماران تشنه نمی ماند، با خون های شهدا انقلاب آبیاری می شود.
دلم جا ماند
12 اسفند 1397
گاهی که... ۱
12 اسفند 1397
گاهی که… قسمت اول
گاهی که دلم می گیرد، دست به دعا بر می دارم برای آمدنت.
گوشه ای از کنج دلم غوغا می شود و سکوت می شکند و صدای شکستن احساسم در گوشم می پیچد.
به خودم می گویم: آیا فریادرسی هست؟ و این گونه از منادی درون پاسخ می شنوم: الا بذکر الله تطمئن القلوب. چه کنجی را انتخاب کرده ام، تا چشم کار می کند، حضورت احساس می شود.
احساس با تو بودن را با عطشی مجنون وار سر می کشم. سیراب شدنم را جشن می گیرم با پایکوبی به درگاه بی نیازت.
ادامه دارد…