یابن الحسن
یابن الحسن دو چشم ترت درد می کند
این چشمهای شعله ورت درد می کند
از شدت غمی که در سینه ی شماست
مانند مادرت کمرت درد می کند
آقا دوباره روضه ی مادر خودت بخوان
آقا اگرچه که جگرت درد می کند …
طلیعه ی کوثر بیا
الا طلیعه ی کوثر،سفر بس است بیا
غروب غربت مادر،سفر بس است بیا
بیا که چشم به راهت نشسته خاک بقیع
به جان فاطمه دیگر،سفر بس است بیا
عصر فاطمیه در کدام کوچه مدینه سینه می زنی؟
سالهاست
از میان کوچه های کربلا، نجف، دمشق
بی صدا عبور می کنی
زخمهای کهنه را مرور می کنی
عصرهای پنجشنبه بی گمان
قبل از آمدن به کاظمین و سامرا
دل به خلوت مدینه می زنی
آه ای غریبه ای که نسبتت به مادری عزیز می رسد
عصر فاطمیه در کدام کوچه مدینه سینه می زنی؟
یابن الحسن(عج)
اللهم عجل لولیک الفرج
کعبه تحمل دارد
یازده پله زمین رفت به سوی ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت آقا
تکیه بر کعبه بزن کعبه تحمل دارد
آرمان چشم منتظران بیا
ای برترین افق برای پرواز پرندگان آرزو !!
ای تجلی آبی ترین آسمان امید !!
ای منتهای برترین خیال هستی !!
ای آرمان همه چشم انتظاران !!
دنیا نیازمند ظهور توست، و قلب انسانها به شوق زیارت روی دلربای تو می تپد.
ای قلب عالم امكان !!
بیا آقا یابن الحسن(عج) بیا