معلم ديوانه
استاد قرائتي مي گويد: دیوانه ای که روش تبلیغ مؤثر را به من آموخت؛
در بازار كاشان ديوانه اى وقت نماز وارد مسجد شد و با صداى بلند به مردم گفت: همه شما ديوانه هستيد!.
همه خنديدند.
دیوانه گفت: همه شما چه و چه هستيد!.
باز همه خنديدند.
بعد رو كرد به پيش نماز و گفت: آقا! به تو بودم.
بعد از صف اوّل شروع كرد و به تک تک افراد گفت: به تو بودم، به تو بودم؛
اين دفعه مردم عصبانى شده، ديوانه را بغل كردند و از مسجد بيرون انداختند.
از اين ديوانه ياد گرفتم كه گاهى بايد خصوصى گفت: به تو بودم و سخنرانى عمومى تاثير ندارد!.
از شنیدن آرزویی تا آرزوی تحقق
آرزوي يك معلم
صبح یک روز نوبهاری بود
روزی از روزهای اول سال
بچه ها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم خوشحال
بچه ها گرم گفت و گو بودند
باز هم در کلاس غوغا بود
هر یکی برگ کوچکی در دست
باز انگار زنگ انشا بود
تا معلم ز گرد راه رسید
گفت با چهره ای پر از خنده
باز موضوع تازه ای داریم
« آرزوی شما در آینده »
شبنم از روی برگ گل برخاست
گفت: « می خواهم آفتاب شوم
ذره ذره به آسمان بروم
ابر باشم ، دوباره آب شوم »
دانه آرام بر زمین غلتید
رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت : «باغی بزرگ خواهم شد
تا ابد سبزِ سبز خواهم ماند »
غنچه هم گفت: « گرچه دلتنگم
مثل لبخند باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ
گرم راز ونیاز خواهم شد »
جوجه گنجشک گفت: « می خواهم
فارغ از سنگِ بچه ها باشم
روی هر شاخه جیک جیک کنم
در دل آسمان رها باشم »
جوجه ی کوچک پرستو گفت :
« کاش با باد رهسپار شوم
تا افق های دور کوچ کنم
باز پیغمبر بهار شوم »
جوجه های کبوتران گفتند :
« کاش می شد کنار هم باشیم
توی گل دسته های یک گنبد
روز و شب زایر حرم باشیم »
زنگ تفریح را که زنجره زد
باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچه ها به سویی رفت
و معلم دوباره تنها شد
با خودش زیر لب چنین می گفت :
« آرزوهای تان چه رنگین است!
کاش روزی به کام خود برسید!
بچه ها آرزوی من این است ! »
دکتر قیصر امین پور
از گریه انتظار تا میهمان
انتظاری دوباره میگرید
یا صدای سکوت این شبهاست
میپرد پلک چشمهای همه
میزند در، که میهمان شماست؟
شاعر: سید رضا جعفری
سلامتی و تعجیل در ظهور حجت باقی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
حجم غوغای یک کوچه
روح او مثل یک قصیده بلند
اسم او مثل یک غزل کوتاست
پشت این پنجره چه میگذرد
کوچه انگار حجم یک غوغاست
شاعر: سید رضا جعفری
اللهم عجل لولیک الفرج
منتظر مانده زمین
منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد
صبح همراه سحرخیز جوانش برسد
خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد
ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد
شاعر: قاسم صرافان