کسی در من ۲
قسمت دوم
درد می کشد، ضجه می زند، گاهی به یادم می آورد صبر ایوب را که یوسف آموخت.
اما باز مویه می کند، ضجه می زند، ناله می کند: مرا دریاب، مرا دریاب ز عمق تنهایی که دل تنهایم بی تو مرداب است.
ادامه دارد…
کسی در من ۱
قسمت اول
کسی در من مویه می کند، ضجه می زند، درد می کشد،کسی در من مویه می کند، صدایش از ته چاهی بی انتها بیرون می خزد، و در اعماق جانم می پیچد و در امواج قیرگون آب ته چاه تنیده می شود و بالا می آید، می درد و بالا می آید، می خراشد و بالا می خزد.
و در من چاهی است به عمق شبهای زمستان و حنجره ای در ته آن همه ی ناله های دنیا را زخمه می زند.
ادامه دارد…
دل به دلت نمی دهم
دلم را به باد فنا سپردم که دل به دلت نمی دهم.
کسی در من ۶
قسمت آخر
او در من مویه می کند، ضجه می زند و ناله می کند، از دنیایی که تا به خودت بجنبی گذشته و رد پای زمانه را روی گونه هایت به جا می گذارد. پس صدایش را از اعماق وجودم فریاد می کنم، آری فریاد که دوست ندارم خلوت دل را از حضور و ظهورت.
پایان
کسی در من ۵
قسمت پنجم
نه انگار دوباره او مرا از اعماق جانم صدا می کند تا به من از دل بگوید. دلی که گاهی قفسی ساخته ام و در بندش کشیده ام و گاهی نیز او بیشتر مرا در بند خویش آزرده است.
ادامه دارد…