دست های خالی ام
18 اسفند 1397
دست های خالی ام رو به سوی تو آورده اند. دلبرانه دلبری می کنند. کنج این خراب آباد دنیا داشتنت اوج احساس من است. دوستانه می خواهم تو را و مریدانه می پرستمت و مشتاقانه ره به سویت می کنم، هرچند بارم کج است. به سویت از خود گریزانم و با تو بودن راستم می کند.… بیشتر »
نظر دهید »
کوچ مسافر
18 اسفند 1397
با کرمت چه کم است مسافری که از خوبی به سوی بدی کوچ کرده است. #به_قلم_خودم #کوته_نوشت #عکس_تولیدی بیشتر »
پیرترین جوان تاریخ
30 دی 1391
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
شرط می بندم زمانی که نه دور است و نه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود
ارباب زمین ، امیر مریخ ، بیا
تا نخل ستم بر کنی از بیخ ، بیا
از قول همه منتظران می گویم
ای پیرترین… بیشتر »