قصه عشق من و زلف تو
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟
دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟
قصه عشق من و زلف تو، گفتن دارد
نرگس مست کجا، همدمی خار کجا؟
دیدار یار
آيا اين مطلب كه عده اي امام زمان را ملاقات كرده اند درست مي باشد؟
پاسخ: ديدار و ملاقات با حضرت ولي عصر در دوره ي غيبت كبري محال نيست، اما كساني كه موفق به ديدار شده اند هرگزمدعي رويت نشده و از اين راه به امور مادي نپرداخته و ادعاي نيابت خاصه نكرده اند كه مورد تكذيب امام زمان است.
از اينروي برخي از علما و فقها و مردم عادي به ديدار حضرت مهدي در زمان غيبت كبري شرفياب گرديده اند كه نام آن ها در كتابهاي تاريخي و روايي نوشته شده است. چنانكه برخي از علما در اين موضوع كتاب هاي مستقلي تأليف نموده اند. ازجمله ي اين كتابها مي توان به موارد زير اشاره كرد.
1. تبصرة الولي فيمن رأي الامام (القائم) المهدي، اثر مرحوم سيدهاشم بحراني. 2. تذكرة الطّلاب فيمن رأي الامام الغائب، اثر شيخ محمود ميثمي عراقي. 3. دارالسلام فيمن فاز بسلام الامام، اثر شيخ محمود ميثمي عراقي. 4. البهجة فيمن فاز بلقاء الحجة، اثر ميرزا محمدتقي الماسي اصفهاني.
علی صیاد شیرازی
پدرش مخالف ورود علي به ارتش بود و دوست داشت تمام دارائي مان را بفروشيم و برايش هزينه كنيم تا او در رشته رياضي تحصيل كند، چون رياضياش بسيار خوب بود. پدر براياينكه خودش نظامي بود و از اين شهر به آن شهر ميرفت و سختيهاي زيادي ميكشيد، نميخواست فرزندش هم همان راه را ادامه بدهد، ولي شهيد بسيار به ورود به ارتش و تحصيل دردانشكده افسري علاقه داشت. بچهتر كه بود، به پدرش در اواخر دوره خدمت پدرش در ارتش، يك جفت چكمه نظامي داده بودند.علي همان زمان گفت: اينچكمهها را براي من نگه داريد. و به اين شكل اعلام علاقه كرد، ميگفت: پدر! خدمت، خدمت است، حال ميخواهد در ارتش باشد يا جاي ديگر. هيچ فرقي ندارد در كجا باشيم و خدمت كنيم. دوست نداشت كسي عيب ارتش را بگويد و بدگويي كند و آنها را از اين كار نهي ميكرد.آن زمان همسايهاي داشتيم كه از ارتش بدگويي مي كرد. ميگفت: آقاي عزيز! اين حرفها را نزنيد. هرچه باشد ارتش مملكت ماست. ما بايد آبادش كنيم و به آن خدمت كنيم. از ويژگيهاي او، نظم عجيب و حساس بودن به كارهايش بود. خود را مسئول و موظف به انجام كارها و وعدههايش ميدانست. علی صیاد شیرازی
منبع : شاهد یاران / روایت مادرش
منبع کلام شهدا:سايت وصيت
شرکت دانشجو در اجر دانشمند
امام هادي(ع) در مورد شرکت دانشجو در اجر دانشمند می فرمایند: إِنَ الْعَالِمَ وَ الْمُتَعَلِّمَ فِي الْأَجْرِ سَوَاء.
دانشمند و دانشجو در اجر یکسانند. ( بحارالانوار،ج3،ص17)
زن و مرد
آيه شماره 13 از سوره مبارکه حجرات
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ
اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است
1- مرد یا زن بودن، یا از فلان قبیله وقوم بودن، ملاك افتخار نیست كه اینها كار خداوند است. «خلقنا، جعلنا»
2- تفاوت هایى كه در شكل و قیافه و نژاد انسانها دیده مىشود، حكیمانه و براى شناسائى یكدیگر است، نه براى تفاخر. «لتعارفوا»
3- كرامت در نزد مردم زودگذر است، كسب كرامت در نزد خداوند مهم است. «اكرمكم عنداللّه»
4- قرآن، تمام تبعیض هاى نژادى، حزبى، قومى، قبیله اى، اقلیمى، اقتصادى، فكرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و ملاك فضیلت را تقوا مىداند. «ان اكرمكم عنداللّه أتقاكم»
5 - برترىجویى، در فطرت انسان است و اسلام مسیر این خواسته ى فطرى را تقوا قرار داده است. «انّ اكرمكم عنداللّه أتقاكم»
6- ادّعاى تقوا و تظاهر به آن نكنیم كه خدا همه را خوب مىشناسد. «علیم خبیر»