دروغ از دیدگاه حضرت محمد (ص)
حضرت محمّد (ص): هر گاه بنده دروغ بگويد، از بوى گندى كه پديد آوردهاست، فرشته به مسافت يك ميل از او فاصله گيرد.(الترغيب والترهيب: 597/3)
دروغ، درى از درهاى نفاق است. (كنزالعمال: 8212)
دروغ، چه جدّى و چه شوخى آن، درست نيست. همچنين درست نيست كه مرد به فرزند خود وعدهاى بدهد وبه آن عمل نكند. همانا راستگويى، به نيكى رهنمون مىشود و نيكى به بهشت هدايت مىكند و دروغ بهناراستى و انحراف مى كشاند و ناراستى و انحراف به آتش رهنمون مى شود. (کنزالعمال: 8217)
واى بر كسى كه براى خنداندن مردم دروغ بگويد، واى بر او، واى بر او (كنزالعمال: 8215)
پسر هنرمند یا معمولی?
روزی سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند. در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند. زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات آکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد. دومی گفت: پسر من مثل بلبل آواز می خواند. هیچ کس پیدا نمی شود که صدایی به این قشنگی داشته باشد . زن سوم در این هنگام ساکت بود و چیزی نمی گفت از این رو دو زن از او پرسیدند:پس تو چرا از پسرت چیزی نمی گویی؟ زن در جواب آنان گفت : در پسرم چیز خاصی برای تعریف کردن نیست. او فقط یک پسر معمولی است .ذاتا هیچ صفت بارزی ندارد. سه زن سطل هایشان را پر کردند و به خانه رفتند .
پیرمرد هم آهسته به دنبالشان راه افتاد. سطل ها سنگین و دست های کار کرده زن ها ضعیف بود . از این رو وسط را ایستادند تا کمی دست ها و بدنشان استراحت کنند؛ چون کمرهایشان به سختی درد گرفته بود. در همین موقع بود که پسرهای هر سه زن از راه رسیدند .پسر اول روی دست هایش ایستاد و شروع کرد به پا دوچرخه زدن و حرکات آکروباتیک و زن ها فریاد کشیدند: عجب پسر ماهر و زرنگی است! پسر دوم هم مانند یک بلبل شروع به خواندن کرد و زن ها با شوق و ذوق در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به صدای او گوش دادند. پسر سوم به سوی مادرش دوید. سطل را بلند کرد و آن را به خانه برد. در همین موقع زن ها از پیرمرد پرسیدند: نظرت در مورد این پسرها چیست؟ پیرمرد با تعجب پرسید:منظورتان کدام پسرهاست ؟من که اینجا فقط یک پسر می بینم.
منبع:radsms.com
شکر گذار داشته هایمان باشیم
یک روز
یک روز در بازار ابراهیم را دیدم که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود و به اصطلاح باربری می کرد. کارش که تمام شد، جلو رفتم و بعد از سلام گفتم: « برای شما زشته! این کار باربرهاست نه کار شما!» نگاهی به من کرد و گفت: « کار که عیب نیست، بی کاری عیبه، این کار برای خودم هم خوبه، مطمئن می شم که هیچی نیستم، جلوی غرورم رو می گیره.» گفتم: « اگر کسی شما رو این طور ببینه، خوب نیست، ورزشکاری، قهرمان والیبال و کشتی هستی، خیلی ها می شناسنت.» خندید و گفت: « همیشه کاری کن که اگر خدا تو رو دید، خوشش بیاد، نه مردم.»
شهید ابراهیم هادی
منبع : کتاب هادی
14 ت در موفقيت طلبه
در ادامه با 14 عامل برای موفقیت در زندگی طلبگی آشنا مي شويم اين 14 عامل با ت شروع شده است:
1. تدریس
2. تاب و تحمل
3. تحقیق و تألیف
4. توکل به خداوند
5. تربیت خوب فرزند
6. تبادل نظر و مباحثه
7. توسل به ائمه اطهار
8. تلاش علمی و عملی
9. تمرکز بر کار و هدف
10. تبلیغ (تطبیق گفتار با کردار)
11. تشاور و هم اندیشی در شؤون زندگی
12. تکیه بر علاقه، توانایی ها و استعدادها
13. تناسب و همتایی در گزینش دوست و همسر
14. تقوا (خودکنترلی در طاعت، معصیت و مصیبت و نعمت) [1]
پی نوشت :
نرم افزار تافته جدانابافته، سايت انجمن گفتگوي ديني