عشق مشروط
نِفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ يَجِدُهُ فى نَفسِهِ ؛
دو رويىِ آدمى از ذلّتى است كه در خود مى يابد
مردان زیادی هستند که از سرد مزاجی همسرشان شکایت دارند. یکی از عوامل اصلی این سردی ریشه در «عشق ناتمام و مشروط» به زن است. بسیاری از زنان می گویند مردان ما عشق شان خودخواهانه و مشروط است. اگر در ایام ماهانه باشیم یا بیمار اصلاً کاری به کار ما ندارند ولی زمانی که ما مشکلی نداشته باشیم برای به دام انداختن همسر از دانه های ریاکارانه مهرورزی استفاده می کنند. این کار سبب می شود زن از درون نسبت به شوهرش هم دلسرد شود.
شعار این هشدار
انصاف، اکسیری است که مس ارتباط را تبدیل به طلای عشق می کند.[1]
پی نوشت :
1. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني
خواب با وضو
آخر شب بود. نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت. مادر بهش گفت: پسرم، تو که همیشه نمازت رو اول وقت می خوندی، چی شد که …؟! البته ناراحت نباش، حتما کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده. محمدرضا لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید، گفت: «الهی قربونت برم مادر! نمازم رو سر وقت، مسجد خوندم. دارم تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم؛ شنیدم هر کس قبل از خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه، ملائکه تا صبح براش عبادت می نویسن.»
نوجوانی شهید محمدرضا میدان دار
منبع : کتاب دوران طلایی به نقل از مجموعه همکلاسی آسمانی
استعمار فرهنگي و فرهنگ زدايي
استعمار فرهنگي و فرهنگ زدايي از طريق تقليد تشبه رقابت مصرفهاي مصنوعي و سمبليك و جلب توجه است و اينجاست كه به سخن عميق محمد(ص) كه من يتشبه يقوم فهو منه كه از كلمه شبيه استفاده شده (پي ميبريم) اگر زندگيمان مثل اروپاييها شد اگر وضع لباسهامان مثل مدلهاي ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم… شد خود نيز از نظر خصوصيات انساني و درك و انتخاب راه به سوي او شدن ميل كردهايم .
يكنواختي و قالبي شدن انسانها در جوامع گوناگون و مخصوصاً در ملت ما كه مرتباً بوسيله برنامههاي فرهنگيمان در سطح وسيعي از طرف مسئولان امر پياده ميشود همه در قالبهاي ماشينيسم بخاطر بالابردن مصرف جهاني مخصوصاً جهان سوم كه دنياي صنعتي به ما تحميل ميكند. غارت اصالتها، منابع معنوي و از بين رفتن خصوصيات زندگي شرقي و يا اسلامي كه عبارت از مصرف هرچه كمتر و توليد هرچه بيشتر بوسيله عوامل آموزشي دگرگون ميشود. چرا كه اروپاي صنعتي ميبايست براي توليدات اضافي خود مصرف كننده پيدا كند و چه كند كه بتواند كالاي مصرفي بدهد و مواد توليدي بگيرد و منت بگذارد و خود را هم بالاترو متمدن قلمداد كند.
شهيد حسين علم الهدي
منبع کلام شهدا:وب سايت ابرو باد
حق شفاعت
امام باقر(ع) فرمودند: لِلنَّبيِّ صلی الله علیه وآله شَفاعَةٌ في اُمَّتِهِ ولَنا شَفاعَةٌ في شِيعَتِنا؛ پيامبر صلی الله علیه وآله حق شفاعت در امتش دارد، ما حق شفاعت براى شيعيانمان داريم.
(المحاسن: ج 1، ص 189 )
امتیاز مالی
آیا امام حسن مجتبی (ع) برای صلح با معاویه پول طلب نموده بود و امتیاز مالی درخواست کرد؟
در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن (ع) به چند مسئله مالی توجه شده است:
1. مبلغ پنج میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود.
2.معاویه باید در تعیین مقرری و بذل مال، بنی هاشم را بر بنی امیه ترجیح دهد.
3.باید معاویه از خراج «دارابگرد»،مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی (ع) کشته شدند تقسیم کند.
درباره علت درج این امتیازات مالی در صلح نامه می توان گفت:
الف. از آن جا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند، خراج آن طبق قوانین اسلام، اختصاص به پیامبر اسلام و خاندان آن حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از این رو امام مجتبی (ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آن جا به خود آن حضرت تعلق داشت. به علاوه؛ بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بی سرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می رفتند.
ب. امام مجتبی (ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدف های عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آن جا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از این رو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترل کننده معاویه بود، می توانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.
آنچه مسلم است اینکه امام حسن(ع) از این امتیاز برای خود چیزی نمی خواست و زندگی زاهدانه حضرت و سیره کریمانه ایشان که دو یا سه بار اموال خود را با فقراء تقسیم نمود، شاهد این مطلب است.