به گوش نبودن عامل محرومیت
امام حسن(ع) بعد از صلح در خطبه ای خطاب به معاویه و برخی از مردم کوفه در باب عمل به قرآن و سنت نبوی فرمود:
«اگر مردم سخن خدا و رسول او را به گوش مىگرفتند، آسمانْ باران خويش را به آنان مىبخشيد و زمين بركتش را به ايشان عطا مىكرد و هيچ دو شمشيرى در اين امّت - به نزاع - ردّ و بدل نمىشد و تا روز رستاخيز، مردم از طراوت زمين بهره مىبردند.»
شیخ طوسی،طوسی، الامالی، ص566.
چشم های الهی
امام رضا عليه السلام
لَنا أعيُنٌ لا تُشبِهُ أعيُنَ النّاسِ ، وفيها نورٌ لَيسَ لِلشَّيطانِ فيهِ نَصيبٌ .
ما چشم هايى داريم كه به چشم هاى مردم نمى مانَد و در آن نورى است كه شيطان را در آن بهره اى نيست.
بصائر الدرجات : ج1،ص419
شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام 2
????
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
?شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام
?آیت الله مجتبی تهرانی
?قسمت دوم
?«عافیّتطلبی» آفت انقلاب است
… وضعیّت در زمان علی علیهالسلام که بخشی از بلاد مسلمین در سیطره معاویه قرار داشت و بعد از آن، يعني زمان امامت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام که تقریباً همه جامعه اسلامی تحت حکومت او بود، چگونه بود؟ ما باید طبق معیارهای انقلاب ها و حرکت ها اين مسأله را بررسی کنیم. میشود گفت كه در آن موقع از نظر رهبری از نظر جغرافیایی دو منطقه مطرح بود که مردم آن، در انتخاب رهبری نقش اساسی داشتند. یکي عراق بود و ديگري شام.
عراق به اين جهت نقش اساسي داشت كه مرکز حکومت علی علیه السلام کوفه بود و بسیاری از صحابه، انصار و تابعین به كوفه آمده بودند و يا اصلاً خودشان اهل کوفه بودند. به عبارتی دیگر، باید گفت كه عراق برای کسانی که با پیغمبر و خاندان پیغمبر از بنی هاشم مرتبط بودند، مرکزیت خاصّی داشت. مردم شام هم به دلیل مرکزیّت حکومت بنیامیّه موضوعیّت و اهمیّت داشت.
? ادامه مطلب کلیک نمایید
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tehrani/akhlaq/90/900906/
شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام 1
????
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
?شرح خطبه منا امام حسین علیه السلام
?آیت الله مجتبی تهرانی
?قسمت اول
?منشأ شبهات مربوط به قيام امام حسين عليه السلام
آیا قیام و حرکت امام حسین علیه السلام حرکتی عجولانه بود؟ یعنی بعد از آن که خبر مرگ معاویه به ایشان رسید و ولید از ایشان تقاضای بیعت کرد، ایشان در عرض یک یا دو شب، تصمیم گرفت که به مکه برود و بعد از مکه به سمت کوفه رفته و بعد هم آن قضایا پیش آمد؟ آيا اینها حساب نشده و عجولانه بود؟ آيا حضرت در مقابل یک عمل انجام شده، قرار گرفته بود؟ آیا حضرت در حسابگریهایش اشتباه کرده بود؟ یا نه، حرکت حضرت اصلاً عجولانه نبود و ایشان هم در مقابل عمل انجام شده قرار نگرفته و در محاسبه هم اشتباه نکرده بود؛ بلکه حرکتی مدبّرانه و حساب شده بود…..
? ادامه مطلب کلیک نمایید
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tehrani/akhlaq/90/900905/
سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه (ع) مبارک
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
لطف خدا از عالم بالا رسیده
که ازدواج دو گلِ طاها رسیده
در جشن وصلِ ، دو رکن ایمان
شهر مدینه ، گشته گل افشان
باشد در این جشن با اذن داور
زهرا عروس و داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
بر جلوه ی ذاتِ خدا دلداده زهرا
پیراهن خود را به سائل داده زهرا
در چهره ی او نور ولایت
گوید پیمبر ، بابا فدایت
دو مظهر حق ، دو یار و دلبر
زهرا عروس و ، داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
یا رب به حق این دو یاسِ باغِ یاسین
ما را نما اهل ولا و یاور دین
بر سائلان کن ، لطف و عطایی
تا که شود دل ، کرببلایی
ما را فدا کن ، ای حیّ داور
در راهِ عشقِ ، زهرا و حیدر
جانم فدای مکتب زهرا و حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
لطف خدا از عالم بالا رسیده
که ازدواج دو گلِ طاها رسیده
در جشن وصلِ ، دو رکن ایمان
شهر مدینه ، گشته گل افشان
باشد در این جشن با اذن داور
زهرا عروس و داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
بر جلوه ی ذاتِ خدا دلداده زهرا
پیراهن خود را به سائل داده زهرا
در چهره ی او نور ولایت
گوید پیمبر ، بابا فدایت
دو مظهر حق ، دو یار و دلبر
زهرا عروس و ، داماد حیدر
بادا مبارک وصلت زهرا و حیدر
یا رب به حق این دو یاسِ باغِ یاسین
ما را نما اهل ولا و یاور دین
بر سائلان کن ، لطف و عطایی
تا که شود دل ، کرببلایی
ما را فدا کن ، ای حیّ داور
در راهِ عشقِ ، زهرا و حیدر
جانم فدای مکتب زهرا و حیدر